یک دلیل که برای ادامه حیات و بقای خاندان سلطنتی در انگلیس عنوان میشود این است که ملکه(سلطنت) هیچ قدرتی ندارد و بیشتر جنبه نمادین دارد. اما این دلیل نیز چندان حقیقت ندارد. ملکه قطعا اختیاراتی دارد از جمله قدرت امضای معاهدات بین المللی و استقرار نظامیان انگلیسی در خارج از این کشور. اگرچه امروزه این حقوق و امتیازات ویژه خاندان سلطنتی توسط دولت اجرا می شود اما همین مسئله نیز خود به یک موضوع جدی و تقریبا خطرناک تبدیل شده است. چرا که تفویض این اختیارات از ملکه به نخست وزیر انگلیس ضرورت دریافت تأیید پارلمان را از میان برداشته که این امر به معنای نادیده گرفتن حق مردم این کشور برای مشارکت در تصمیمات مهم و سرنوشت ساز انگلیس است. این اقدام را اساسا میتوان به عنوان یک اقدام ضددموکراتیک به حساب آورد و تنها دلیل وقوع آن نیز وجود سلطنت در بریتانیا است.
ملکه و شاهزاده چارلز این قدرت را دارند تا لوایحی را که منافع شخصی خاندان سلطنتی را به مخاطره می اندازد وتو کنند. بر اساس متون حقوقی موجود که به شرح قوانین حاکم در انگلیس می پردازند، اعلام موافقت شاهزاده و ملکه با قوانینی که در بریتانیا به تصویب می رسد که از آن نیز با عنوان حق وتوی خاندان سلطنتی یاد می شود، صرفا یک تشریفات نیست.
فرایندی که طی آن نظر خاندان سلطنتی نیز جلب میشود، این فرصت مشخص را برای ملکه و شاهزاده چارلز فراهم میآورد تا به طور مستقیم بر محتوا و چهارچوب لوایحی که به پارلمان ارائه میشود اثرگذار باشند. که در این صورت استقلال پارلمان زیر سوال میرود. زمانی در انگلیس تمام قدرت و اختیارات برای تصمیم گیری در خصوص مسائل کشوری در اختیار پادشاه یا ملکه بود اما در طول زمان، بخشی از این اختیارات به پارلمان داده شد که امروز حدود 650 نماینده دارد. اگرچه ماهیت اصلی این قدرت در زمان حال نیز چندان تغییری نکرده و پارلمان نیز میتواند قوانینی را که دوست دارد به تصویب برساند، درست همانطور که در گذشته خاندان سلطنتی این کار را انجام میداد. تمام اینها به معنای این است که آزادیهای مردم انگلیس هرگز تضمین نشده چرا که پارلمان همیشه میتواند تصمیماتی بگیرد که این آزادیها را نقض کند و علت اصلی آن نیز صرفا ادامه سلطنت در بریتانیا است.
علاوه بر تمام اینها، سطنت در انگلیس بسیار پرهزینه است؛ بسیار بیشتر از آنچه بتوان تصور کرد. خاندان سلطنتی با تحمیل هزینهای حدود 300 میلیون پوندی در سال به مالیات دهندگان بریتانیایی، حدود صد برابر بیشتر از مخارج دولت ایرلند، هزینه دارد.
ملکه بریتانیا قانونا فرمانده کل نیروهای مسلح است، میتواند اعلام جنگ کند، به جنگ پایان دهد و پیمان صلح ببندد. ملکه میتواند نخستوزیر را برکنار کند و ریاست دولت را به فرد دیگری واگذارد، میتواند مجلس را به حال تعلیق دربیاورد یا اصلا منحل کند. ملکه به تنهایی میتواند یک کشور را به رسمیت بشناسد یا نشناسد.
همچنین سوای از تأیید انتخاب نخستوزیر در مجلس یا سخنرانی سالیانه برای نمایندگان و امضای مصوبات مجلس، میتواند نخستوزیر یا هر جایگاهی را ملزم کرده که به صورت هفتگی به او گزارش داده و در جلسهای کاملا محرمانه نظرات و پیشنهادات مدنظر خود را به او تحمیل و تفهیم کند.
تصمیمات برای اعمال قدرت سلطنت از سوی ملکه یا پادشاه انگلیس اتخاذ شده و میتواند تاثیر مستقیمی در جهتگیری دولت داشته باشد و اختیار اجرایی نهایی و تسلط بر دولت هنوز هم بهصورت رسمی ذیل «حق امتیاز ویژه سلطنتی» طبقهبندی میشود.
درنهایت اینکه ملکه میتواند قوانینی را که با آنها مخالف است، رد کند؛ وزیران کابینهی دولت را نصب و یا عزل کند؛ مسئولیت تنفیذ حکم نخستوزیری بعد از برگزاری انتخابات سراسری را برعهده دارد؛ میتواند علیه دیگر کشورها اعلان جنگ کند؛ و به واسطهی آنکه ملکه بالاتر از قانون قرار دارد، نمیتواند تحت پیگرد قرار بگیرد و مصونیت از پیگرد شامل او میشود.
اما در مورد جنایات خانواده سلطنتی انگلیس در ایران همچون ایجاد قحطی بزرگ مشهور به هولوکاست ایرانی،کودتا ها در ایران و بسیاری موارد دیگه نیازمند مقالات دیگه ای هست.