پست های وبلاگ

استاد "صالح سیدیوسفی" معروف به "بابا صالح" شاعر و دبیر شیرازی است.

از وی تاکنون دو کتاب زیر چاپ و منتشر شده است:
- عاشقم سوخته‌ام
- دوبیتی‌های بابا صالح 

▪نمونه‌ی شعر:
(۱)
عاشقم، سوخته‌ام، ناز کشیدن بلدی 
زلف پر پیچ مرا باز کشیدن بلدی
بنشین در بر من، دلبر عاشق‌کش من 
از دل عاشق من راز کشیدن بلدی 
یار طناز بیا ناز نکن، ناز نکن 
ناز این دلبر طناز کشیدن بلدی 
چشم بی‌سرمه سیه، کشت مرا، رحمی کن! 
سرمه بر چشم سیاه باز کشیدن بلدی 
نزد اغیار مکن شکوه ز گیسوی نگار
شانه بر زلف نگار باز کشیدن بلدی 
ناز کم کن که خریدار شدم ناز نگاه 
حالت چشم پر از ناز کشیدن بلدی
صالح در کنج قفس باز بگوید غم دل 
آب و دانه تو نده پر پرواز کشیدن بلدی.

(۲)
یار من خوشبو شدی بوی زلیخا می‌دهی 
یک اشاره سوی من با چشم شهلا می‌دهی 
گفته بودی من بمیرم، هر چه می‌خواهی بگو 
من می‌میرم پیش پات، یک بوسه حالا می‌دهی؟! 
عاشق خونین جگر محو تماشای تو شد 
گل سرخی از لبت بر من شیدا می‌دهی 
من که بیمار توام رخسار زردم را ببین 
بهر بیماری دل یک‌شب مداوا می‌دهی  
در تب عشق تو سوختم مثل یک پروانه‌ای
خال لب‌هایت به من از بهر سودا می‌دهی  
سایه سرو قدت افتاده بر یاس و سمن 
بر سرم یک سایه از آن قد رعنا می‌دهی  
خوش خرامان می‌روی از پیش صالح، سنگدل 
وقت رفتن بوسه‌ای بر من رسوا می‌دهی.

(۳)
بلدم پیچ پیچک گیس ترا باز بکنم 
بلدم غمزه کنم، عشوه کنم، ناز بکنم 
بلدم بوسه بگیرم، بلدی بوسه بدی
بلدم با بوسه‌ای عاشقی آغاز بکنم 
بلدم دل ببرم، دلبر و رسوا بکنم 
بلدم دل بدهم. عاشقی را ساز بکنم 
بلدم چشم خمارت یک‌شبی سرمه کنم 
بلدم توی چشات عقده دل واز بکنم 
بلدم شانه بیارم زلف تو شانه کنم 
آینه و شانه بیارم، پیچ پیچک باز بکنم 
بلدم صالح من در قفس باز بکنم 
بال پروازت بگیرم با تو پرواز بکنم.

(۴)
سحرگاهی گذر بر باغ کردم
سخن با بلبل و با زاغ کردم
نه بوئیدم نه بوسیدم گلی را
دل خود تا قیامت داغ کردم.

(۵)
شب مهتاب و ماه در آبه امشب 
پلنگ بیشه‌زار در خوابه امشب 
ندادی بوسه‌ای بر من عاشق 
دل عاشق من بی‌تابه امشب.

 

گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی