سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 24 آبان 1403
  • روز كتاب و كتاب‌خواني
  • روز بزرگداشت آيت الله علامه سيد محمدحسين طباطبايي، 1360 هـ ش
13 جمادى الأولى 1446
  • شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، 11 هـ ق، به روايتي
Thursday 14 Nov 2024
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    پنجشنبه ۲۴ آبان

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    *حصار*
    ارسال شده توسط

    شاهزاده خانوم

    در تاریخ : يکشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۳:۲۲
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۴۴ | نظرات : ۸۶

    او.. نمی‌دانست.. با حصار.. میانه خوبی ندارم
    با خودخواهی هر چه تمام‌تر.. حصاری از *چه کنم.. چه نکنم* برایم کشید
    و مرا.. در عذاب ِ حصار ِ منزجرکننده‌ای رها کرد
    می‌گفت.. روزی.. به دوستی با حصار.. تن می‌دهم و به آرامشی حصارگونه‌ دست می‌یابم
    نمی‌دانم.. در این میانه.. عقل بود یا احساس.. تا آنجا که شواهد یاری می‌کرد.. به گمانم عقل ِ پاره بود..
    که از پای منبر پایین نمی‌آمد و دائم می‌گفت.. با حصار کنار بیا.. با حصار کنار بیا.. آرامش در حصار.. نهفته است!
    در هر حال.. گوش شنوای خوبی برایش نبودم 
    چشم می‌گفتم.. ولیکن در سر.. نقشه‌ی فراری می‌کشیدم که مو لا درزش نمی‌رفت..
    فرار از حصار.. آمادگی می‌خواهد.. وگرنه از این حصار به آن حصار می‌شد..
    روزها گذشت..
    گاهی خسته از.. هیجانات ناشی از نقشه‌ی فرارم.. به خیال ِ عقل.. رام می‌شدم و آرامش را در حصار می‌جستم..
    بگذار آسوده و دور از چشم ِ *او و عقل ِ پاره* بگویم.. آرامش در حصار.. دروغی بیش نیست.. 
    بیهوده از آزمون و خطا.. برای پی بردن به این دروغ مهم.. بهره مگیر..
    حصار.. شعور اجتماعی ندارد!
    ***
    روز موعود فرا رسید
    من.. از حصار ِ *چه کنم.. چه نکنم* بیرون زدم
    چشمان *او* سرخ بود و لبانش کبود
    با کینه و بغض گفت..
    هی دختررررررر.. در حصار ِ دیگری می‌بینمت!
    ناگهان..
    باد ِ ترس.. بید وجودم را لرزاند
    ندایی از قلبم.. آهسته.. به گوشم رسید..
    آرام باش.. دخترررررر.. آرام باش!
    تو.. 
           وابستگی‌ها را.. در قعر رابطه‌ها.. دفن کرده‌ای!
     
    *شاهزاده*
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۲۴۱۸ در تاریخ يکشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۱ ۱۳:۲۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    4