سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    *آقام*
    ارسال شده توسط

    سمیرا عاشوری

    در تاریخ : چهارشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۰ ۰۵:۰۳
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۳۳۳ | نظرات : ۰

    همیشه حق با من بود...اینو من نمی گفتم اینو آقام می گفت!
    درحالی که دو زانو نشسته بود و چایی داغو با صدای بلندی هورت می کشید, و سبیل های پرپشتشو تاب می داد.
    با کلافگی سرمو خاروندم و بهش زل زدم .
    آقام قیافه حق به جانبی داشت ، هنوز عقاید قرون وسطی خودشو حمل میکرد  و به رخ ما می کشید.
    می گفت:دختر نباس بره بیرون ...نباس آرایش کنه ...فقط زمونی که خواست بره خونه شوهر  هر غلطی که خواست بکنه....
    متفکرانه به او نگاه می کردم و خودم را تو خونه شوهر تصور میکردم و مردی را می دیدم که فقط قیافه اش فرق داره ولی همین حرف های تکراری و گوش خراش را با جدید ترین شیوه ممکن به کرسی می نشاند.
    کاش می توانستم همه چیز را برای آقام شرح بدم ..که نه الان زمانه فرق کرده زن های جامعه من خیلی کارها می کنند حتی به فضا رفته اند آن ها در قرن های متمادی هم پای مردان کار کردند و اکنون در قرن های جدید تلاششون به ثمر نشسته ...
    ولی وقتی به چهره اش و چشم های نیمه بازش که از غرور خمار بود نگاه کردم  فهمیدم که حرف حرف خودشه
    اهسته سرمو انداختم پایین و چایی سرد شده رو یک نفس سر کشیدم ...خندانک

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۱۱۱۱ در تاریخ چهارشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۰ ۰۵:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست
    افسانه نجفی

    ت ااا میان من و تو ااا همیشه ما ااا می لنگید
    میر حسین سعیدی

    مرا بی خود شدن در دل به خود نیست ااا چو بینم ماه نو من دیگرم کیست ااا چو مستی آید از هر پیچش مو ااا نگه بر آسمان و مه چه نیکیست

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1