پست های وبلاگ

با سلام و هزاران درود خدمت شما بزرگواران
در طی پست گذشته عرض کردم که در فطرت زنان، علاقه به خودآرایی و تبرج وجود*داره*
و این علاقه هم سبب استحکام خانواده می شود.
اما شما فرض کنید که این تبرج، به بیرون از خانواده و در جامعه مشاهده شود، چیزی که ما امروزه می بینیم...
خب وقتی فضای جامعه، فضای جنسیتی و تحریک کننده باشد، این جامعه نمی تواند جامعه موفقی باشد...
و اما برخی از سیاست مداران و دانشمندان، پیشرفت جوامع غربی را به رخ مسلمانان می کشند و عامل آن را حضور بی قید و بند زنان در عرصه های مختلف اجتماع و اشتغال، عنوان می کنند معتقدند زن، در کشور های اسلامی محبوس شده است... 
حالا همین سیاست مداران، شاید خود بهتر بدانند که امروزه حتی اندیشمندان و اقتصاددانان غربی، هم خود به این نتیجه رسیده اند که تنها آن سیاستی می تواند در فرایند رشد و توسعه کاراتر و موفق تر از همه باشد که بتواند همه ابعاد یک اجتماع اعم از فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... را مد نظر داشته باشند. 
و اگر احیانا سیاستی اتخاذ شد که تنها به بعد اقتصادی جوامع صرف نظر از سایر ابعاد التفات داشت، چنین سیاستی نه تنها به نفع جامعه نخواهد بود، بلکه در بلند مدت حتی بعد اقتصادی جامعه را دچار مشکل می سازد و این همان ناهمگونی است است که امروزه غرب دچار آن شده است و این همان ناهمگونی است که برای رهایی از این وضعیت، باید توجه جامعه را به سوی یک حقیقت معنوی، سوق داد. 
ولیکن اگر این گونه باشد اندک زمانی خواهد گذشت که به ضرر همان اقتصاد نیز خواهد انجامید. 
آن گاه که فساد فرهنگی، سستی کانون خانواده، ضعف عاطفه در فرزندان و... نمود بیشتری در جوامع پیدا کنند و انگیزه و اراده کار و فعالیت را بالکل از مردم جامعه و علی الخصوص از نیروی جوان بستاند و این حقیقتی است که نه تنها در شریعت مقدس اسلام، به آن هشدار داده شده، بلکه بسیاری از دانشمندان غرب و شرق نیز امروزه به این مسئله، اعلام نگرانی می کنند.
 حتی با کمی مطالعه در مسائل روز، می بینید که امروزه کشورهای غربی، یک سوم بودجه آموزش خود را صرف آموزش کنترل جنسیتی کرده اند و در این آموزش ها مسائل محرم و نامحرم را هم آموزش می دهند. 
اما این که می گویند مردها نگاه نکنند... 
اولا باید گفت که در قرآن، ابتدا به مردان تذکر داده شده که نگاه خود را حفظ کنند
و بعد به زنان، دستور حجاب داده شده،اما پیامد حجاب تنها به کنترل شهوت مردان، خلاصه نمی شود که بگوییم مردان نگاه نکنند،بلکه پیامد حجاب اول برای زن مطرح می شود که ارزش او حفظ شود. 
چطور؟ 
اگر زن، دارای پوشش باشد در جامعه با شخصیت و توانایی اش قضاوت می شود نه صرفا با زیبایی و جنسیتش. 
و اینکه می گویند اسلام، زن را منزوی و خانه نشین می کند
من با عرض آیه ای، خلاف این مطلب را ثابت می کنم
طبق آیه 71 سوره توبه:
والمومنون و المومنات
بعضهم اولیاءبعض
یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر
طبق این آیه، زنان و مردان دوست و یاور هم هستند وتکلیف شان، امربه معروف و نهی از منکر است،یعنی اسلام اجازه به فعالیت زن، در جامعه داده و هیچ مشکلی نیست به شرط عفاف و حجاب... 
و اینکه زنان، مسئولیتی مهمی دارند که از ان، کشورهای غربی به عنوان ظلم به زن یاد می کنند
آیا هدایت و پرورش انسان، سعادت بزرگی نیست که نصیب زنان شده؟ 
(از دامن زن، مرد به معراج می رود) 
اما با وجود این وظیفه و تکلیف مهم، باز هم زنان می توانند در هر فعالیتی، حضور داشته باشند
ما زنان مسلمان زیادی را در سراسر جهان می بینیم که با وجود حجاب و پوشش، بسیار موفق هستند. 
ما زنان محجبه ای را در جامعه می بینیم که کار دارند و مشغول اشتغال هستند و زنان محجبه ای را می بینیم که خانه و خانواده دار هستند 
و در عوض زنان بد حجاب هم همین طور، برخی مشغول کارند و برخی هم خانه دار.... 
پس این مسئله ای نیست که بگوییم پوشش، مانع فعالیت است، بلکه باید ابتدا فعالیت را تعریف کنیم
فعالیت چیست؟ 
شبهه ای است که می گوید پوشش مانع آزادی است، ما باید ابتدا تعریف کنیم که آزادی چیست؟ 
از کدام منظر به آزادی نگاه می کنیم، با کدام دید؟... 
و اینکه مدعیان حقوق زنان در کشور های غربی که حجاب را ظلم به زن می دانند، آیا می توانند جواب بدهند که چرا هر روزه تعداد کثیری از کشور های غربی به حجاب و اسلام، روی می آورند؟ 
چرا مدعیان حقوق زنان و از جمله مسیح علی نژاد، برای زنان بلژیک که بی حجابی اجباری در کشورشان به تازگی به تصویب رسیده، فریاد نمی کشند و ندای آزادی پوشش، سر نمی دهند
آیا بی حجابی و اینکه برای لذت دیگران، جلوه گری کنی ظلم نیست؟ 
تا فقط دیگران از دیدن تو لذت ببرند؟ 
البته که بی حجابی هم ظلم به زن است و هم مرد... 
چرا که زن، وقتی خودآرایی برای غیر از محارم خود، انجام دهد، خود به خود در رقابت تبرج قرار می گیرد و بالاخره این زن، چند مرد را می تواند به خود جذب کند؟... 
و بعد از چند سال، زنی زیباتر پیدا می شود

و نگاه ها دوباره به او می رود(نو که آمد به بازار، کهنه می‌شه دل آزار) 
و مردان هم وقتی زنان زیبارو را می بینند بالاخره دوست دارند، همه آن ها را از آن خود کنند. یک، دو، سه، چهار.... 
و چون هم از لحاظ عقل و هم شرع و هم قانونی و هم بر مبنای اقتصادی این اجازه را ندارند، افسرده می شوند و حتی به زنان خود هم بی اعتنایی می کنند و فکر می کنند که حقشان همسرانی زیبارو تر و با جمال تر بوده است
البته این فقط برای مردان نیست و زنان هم، همین طور هستند. 
پس کانون خانواده، سرد می شود. 
و این یعنی در دایره رقابت تبرج، هر دو جنس بازنده اند و این یعنی ستم... 
و اما کسی می گوید من برای دل خودم، آرایش می کنم....؟!!!! 
ما این نکته را گفتیم که چیزی برای خود انسان است که آثار و تبعاتش در خود فرد، منحصر شود...
من نمی توانم بگویم که در خیابان، داد می زنم و به خودم مربوط است، شما گوش هایتان را بگیرید؟!!! 
یا حتی در این شرایط کرونایی، بگویم من ماسک نمی زنم، شما نفس نکشید(همان طور که می دانید ماسک در مترو اجباری است) 
اصلا وقتی صحبت از جامعه به میان می آید، ما باید از یک سری لذت های خود بگذریم تا قانون جامعه، رعایت شود، مثل سایر قوانین 
چون این یک جامعه است و به همه مربوط می شود... زندگی اجتماعی طبیعتا همین طور است و یک سری قوانین و هنجار دارد!!! 
و اما خانمی که می گوید من برای دل خودم آرایش می کنم... 
من سؤالی دارم خدمت شما دوست گرامی... 
آیا شما در خانه و در نزد محارم خویش، هم چنین آرایش می کنی و خود را می آرایی؟... 

با تشکر از اینکه وقت ارزشمند خود را صرف مطالعه پست بنده کردید. 
ان شاءالله از پست امروز، نهایت استفاده را برده باشید، طی پست های آینده، در این باره و شبهات رایج حجاب، صحبت های بیشتری خواهیم کرد..
امیدوارم هیچ وقت بدون تحقیق چیزی را نپذیریم چه از سوی دوستان و چه از سوی دشمنان و فریب مدعیان آزادی و حقوق زنان رو نخوریم. 
خوشحال میشم با نظرات و انتقادات ارزشمندتان، ما را یاری دهید
موفق و مؤید باشید🌹🌹