چهارشنبه ۵ دی
اشعار دفتر شعرِ سیگار خاموش شاعر موسی حسین پور
|
|
بپرس
و من برای هزارمین بار خواهم گفت:
معنی تمامی اشعار و غم های جهان
یعنی
کــجــــایــــی
|
|
|
|
|
لبخندی که از روی محبت تو در این عالم از دیگری به دیگری انتقال یافت سرشار از وجود توست
|
|
|
|
|
شاید ندانی
اما با خنده ات
6 سالی است که سرم را گرم کرده ای
اعتیاد بد دردیست
|
|
|
|
|
بچه بودیم
نمیدانستیم که بزرگتر ها چه میکشند
شاید بهمن.. هه
بزرگتر شدیم فهمیدیم
که نه
فقط این نی
|
|
|
|
|
غم همین است
پیر میشوی
بی آنکه بدانی
تنهایی ات را درک میکنی
پیشانی ات چروک می افتد
هر از چند گاه
|
|
|
|
|
آمدم اما نبودی
رفتم اما ندیدی
شاعر شدم تا که شاید
روزی بر حسب اتفاق
خواندی مرا...
|
|
|
|
|
کاش همه اش ساده بود
سلام
دوستت دارم
عاشقت شده ام
دل باخته ام
|
|
|
|
|
تو نباشی
به کدام آیینه بشناسم خود را
و
به کدام رهایی دل ببندم
تو نباشی در قفس بودنم چه معنا دارد
|
|
|
|
|
ایران در گوشه ای اعدام شد
به جرم عشق
و پریشانی گیسو ی ژولیده اش
به جرم اعتراضات از سر گرسنگی اش
|
|
|
|
|
از ساعت روی دیوار هم نگذشتی
میدانی
هر وقت نگاهش میکنم خنده ام میگرد
و
بغض میکنم
او هم مدت هاست
|
|
|
|
|
روزهای طولانی
گرما
گرانی
تحریم ها
روحانی
و
تو
|
|
|
|
|
بگذار اکنون سیگارم را روشن کنم
و
در سه کام حبس بسرایمت تا ابد
|
|
|
|
|
اهل قضاوت نیستم
اما
چه چادر ها به سر
اما
چه فکر ها زیر سر
اهل قضاوت نیستم
اما
چه سرها به پایی
|
|
|
|
|
عاشقت شدم
بی پول بی هوس بی ماشین بی خانه
میبینی چقدر ساده
|
|
|
|
|
سلام
دیدی مرا
امروز همچو هر روز از عمرم
از کوچه تان گذشتم
همه چیز سر جایش بود
الا
خیال من
|
|
|
|
|
رفتی
هوایت را از این شهر گرفتی
و
اینجا
در نبودت
دنیایی آسم گرفته است
|
|
|