سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 2 ارديبهشت 1404
  • تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
  • سالروز اعلام انقلاب فرهنگي، 1359 هـ ش
  • روز زمين پاك
24 شوال 1446
    Tuesday 22 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      سه شنبه ۲ ارديبهشت

      اشعار دفتر شعرِ شربت ستاره شاعر محمد ادب

      محمد ادب

      لطافت صبحگاهان یاد باد آن زمان که پلکهای آسمان را گشود و خورشید مردمکانش طلوع کرد...
      ۴۵۷ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      من و او آن شب، نمایش تکراریِ آسمان را در زمین اجرا کردیم...
      ۶۹۷ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      و خون عشق، هنوز در رگهای تو جاریست می توان فهمید از شمارش ضربانِ اشکهایت...
      ۵۲۰ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      ای انبوه شاعران همیشه ی تاریخ...
      ۴۲۶ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      دیروز از زمین پرسیدیم: این همه ستاره بر شانه های شویت از چه روست؟...
      ۷۸۷ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      تمام روز کاسه ی گدایی در کوچه و بازار گرداندم غروب، سراپا خسته بر چناری پیر تکیه زدم...
      ۶۰۹ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      از گوشه و کنار درونم از قلبم تا برکه ی چشمانم نهرهایی کشیده ام و...
      ۶۴۵ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      اندکی شراب، در قدح چشمان ریخته ای و شبها الماس ستارگان در آن حل می کنی...
      ۵۴۴ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      من از روز موعود نمی ترسم اگر زمین، دانه ی ماسه ای حقیر بر ساحلِ آسمانهاست...
      ۳۷۳ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      هر زمان که هدیه ات را می گشایم و گرد و غبار از چهره می شویم و از کوچه های شهر می گذرم...
      ۴۳۳ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      کِشتی ام را ز هر سو زخمی است که سالهاست بر دریای تیره ی خاک، رانده ام...
      ۸۶۴ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      پرسید: «پدرت را هبوطی اینچنین سخت بر زمین چون افتاد؟...
      ۵۰۳ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      عمری است بالین بر دوش میکشم بر بستر پاک ابر خوابیدم به غرش رعد بیدارم کرد و در دریایم انداخت...
      ۷۴۸ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      گفتی: من از این سقف شیشه ای بیزارم...
      ۵۰۲ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      و چه گویم کویرهای خشکیده ی حقیر را که کلمات خداوند را چتر میگیرند...
      ۸۰۳ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      شب اول آشنایی، روی گردانده بودی و چهره ات را نمی دیدم...
      ۷۵۳ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      ساقی تشنه بود بیش از این طاقتش نماند که خیمه ها دور بود و باده ی صافی نزدیک...
      ۶۰۳ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      عروس، هرگز آرایشی نداشت و مرد، مغرور از تصاحبِ زیباترین ملکه ی آفرینش...
      ۶۱۴ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      گفت: «اگر فقیر و غنی را از یک ارتفاع رها کنیم همزمان بر زمین خورند که "جاذبه ی زمین"، هر دو را یکس
      ۳۳۲ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      مادر گفت: «آن بارِ امانت نکشیدنش آن کِشتیِ ارباب هنر شکستنش...
      ۴۳۶ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      معمار پیر، بر قامتِ "ساختمان" نگریست بر خشت خشتِ رنج که بر هم نهاده بود...
      ۷۶۴ بازدید     ۱۳ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      به خورشید گفتم: «این همه ناز و جلوه گری ات بیفایده است هیچکس چهره ات را مستقیم نمی نگرد!»...
      ۵۷۷ بازدید     ۱۱ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      شب جداییِ ما شبی پرستاره بود: گودیِ چانه ات  شراب چشمه ی رضوان را...
      ۴۴۳ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      دیروز دو بی سواد را دیدم که بر دیوانِ وارو گرفته ی حافظ بحث میکردند و آن اشکال و خطوط کج و معوج را
      ۴۲۵ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      مرا به مکتب عشاق نهادند: نخستین واژه که معلمم آموخت "عشق" بود که ساده ترین بود یک بخش بیشتر نداشت
      ۳۵۰ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      محمد ادب

      از جمع عارفان پرسیدم: «برق نگاه شما سپیدی سیمایتان رایحه ی نفسهاتان زلالی دلهاتان و نیز خستگی
      ۳۹۷ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4