جمعه ۲ آذر
اشعار دفتر شعرِ صدای سکوت شاعر سید یاسر رضوی
|
|
بیا مسیحی شویم
کریسمس
دیگر گناهی ندارد
همدیگر را ببوسیم!
|
|
|
|
|
اخم و لج و قهر و جدل گاهی نیاز است
تا بوسه ها شیرین شوند با این بهانه
*******
سکوت میکنی وب
|
|
|
|
|
جبرئیل هم
نام تو را برای پیامبری
به خدا پیشنهاد داد..
او هم میخواهد با تو حرف بزند !!!
|
|
|
|
|
من
با یک مصرع
'رفتنت'
تمام شد....
|
|
|
|
|
پنجره هایمان پر از نم شده اند
چشمهایم را بی خیال!
شیشه ها را دستی بکش
به دستهایت عادت دارند!!
|
|
|
|
|
خانه شان در نداشت
مدرسه کتاب دعایی به او هدیه داد
سرآغاز همه صفحه هایش
خدا را اینگونه می خ
|
|
|
|
|
چشمانت
و منظومه ی شمسی
از یک دسته اند
دسته ناشناخته ها !
***
شنبه ها
یک ، دو ، سه ، چهار ،پنج
|
|
|
|
|
به دنبالت
با کفش های گلی ام
در کوچه تان دویده بودم....
|
|
|
|
|
من
در تو
غرق خواهم شد
این پایان پرنده ایست
که عاشق ماهی شده...
|
|
|
|
|
بی تو
هنوز نفس می کشم !
مثل یک ماهی
بیرون از آب !
|
|
|