هشدار!

سلام بر ایمان اسماعیلی توانا.اثری قوی و تکنیکال ارائه کرده ای که توانایی شاعر در آن مشهود است،تا اینجا میشود حرف عقلانی
از اینجا به بعدش دلیست و سلیقه ای،پس ملاک هیچ چیزی آنرا قرار نده ،فقط سلیقه ام را با تو در میان میگذارم.شعری که سرودی به اندازه اشعار قبلی که از شما خواندم به دلم ننشیت و روحم را جلا نداد که البته این هم شاید دلیلش کج سلیقگیِ من باشد
درود بر تو🌺🌺🌺🌺🌺👏👏👏👏👏🙏

با هزاران درود
بسیار بسیار زیباست سروده ای که ذوقافیتین ( دوقافیه ای) هست چون اجازه نقد دارم البته واقعا نقد نیست نظرم را به اختصار و احترام در باره این بیت تان تقدیم میدارم
"خیلی شبیه شاپرک ها سعی کردم
دل را زدم بر آتشی تبدار هر بار"
مصراع اول فرمودیدید ( سعی کردم) فعل بعد از آن باید به زمان حال باشد نه گذشته شما در محاورات هم مثلا میفرمایید
( سعی کردم که قوانین را رعایت کنم ) و نمیگویید ( سعی کردم کردم قوانین را رعایت کردم ) پس مصراع دومتان باید اینگونه باشد
( دل را زنم بر آتشی تبدار هربار)
بهترینهارا برایتان همواره آرزومندم

درود و احترام

زیبا سرودید و تاکیدبیان

سلام ایمان عزیزم

عالی بود مثل همیشه

درود بر استعداد وافرت

قلمت نویسا

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

ای جان


چه زیباست سروده‌هایتان

سلام و درود
ممنون بزرگوار و چه کادویی گران بها تر از شعر شما آن هم به این زیبایی
🥀🥀🥀🥀🥀
درود فراوان .🥀🥀🥀🥀🥀🥀

🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀

درود بر (راجی) شعرت رو دوباره خوندم و لذت بردم👏👏👏🌺

درود بزرگوار
بسیار زیبا و شورانگیز بود
موفق باشید

درود
میلاد هشتمین اختر آسمان امامت آقا على بن موسى الرضا ، ماواى دل‏شکستگان و تکیه‏گاه درماندگان
بر دلدادگان بارگاه و حریمش مبارک باد

سلام عزیزم
هستم سنگ کلیه امانم رو بریده بیشتر نمی نویسم تا نگران نباشید .
زنده ایم به عشق شما از طرف من به همه سر بزنید و اشعار شون رو تبریک بگید.
.برادر کوچک شما رضا.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀

سلام و درود جناب اسماعیلی عزیز
غزلی زیبا سروده اید مثل همیشه
لذت بردیم
پاینده باشید و سلامت

سلام
لطیف و دلنشین
دلنمیراد
پایدار باشید و سرفراز

درود بر ایمان خان
زیبا بود

سلام، بسیار زیباست
هم وزن و موسیقی شعر هم احساس
موفق و ماندگار باشید

سلام جناب اسماعیلی گرامی
بسیار بسیار زیبا و دلنشین سرافراز باشید

درود بر دوست عزیز، جناب راجی گرامی🌹
شعر بسیار زیبایی بود .
بیت اول و اون ترکیب جابجاشده ی آخرمصراعهارو دوست داشتم.
بیت آخر رو یکم ابهام دارم...

پاینده باشید.
🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏

درود رفیق، مثل همیشه عالی

قلمت رقصان

سلام کاک ایمان
شعر شما به دلم نشست
موفق باشی داداشی
مواظب خودت باش
یا علی

درود برشما
چقدر زیباست و بر آمده ازدل

درود


🌹🌹🌹🌹

بارانی ام گریان ترین ابرست چشمم
در سینه ام صحرایی از مردار بر دار

سلام و ادب جناب اسماعیلی بزرگوار
عاشق این بیتتان شدم
غزلتان زیبا و روان و دلنشین و ظریف بود
قلمت مانا عزیز

درود برشما جناب راجی بزرگوار
بسیار زیبا مثل همیشه قلم توانایتان
ماندگار این قلم ستودنی
لحظه هایتان پراز شادی وآرامش

درود بر شما

درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب اسماعیلی عزیز ادیب وارسته وگرانقدر
بسیار شیوا و موزون ودلنشین وسر شار از احساس وزیبایی
کامیاب وتندرست
در پناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷🌷

درودها
زیبا سروده اید
قلمتان توانا

سلام و درود ناجی عزیز
سرودن اشعار ذوالقافیتین کار هرکسی نیست به جز شاعری خوش ذوق به نام
ایمان اسماعیلی (راجی) گران سنگ
چرا بانو فرشید فر عزیز در بیت آخر ابهام دارد ؟؟

رویای پرواز کبوتر دارد این باز
اما نگاهت می کند انکار اقرار.......

برداشت من :

نگاه معشوق چون باز در کمین شکار نشسته تا کبوتر عاشق به پر واز در آید و شکارش کند
اما طرز نگاهش به نوعی است که اقرار آن را انکار می کند ( عشوه گری معشوق را میرساند)
ارادت
----------------------

سلام و درود بیکران بر جناب راجی عزیز
غزل خیلی زیبایی بود.
امیدوارم حال وهوای دلتان مانند این واژه ها، بارانی نباشد.

این گل ها تقدیم وجود پرمهرتان

درودها برشما برادر عزیزم راجی
با احساس و استادانه سرودید از این بیت خیلی خوشم اومد

در بغض هایم بوی خون فریاد دارد
جنگی درونم می کند انگار اصرار

امیدوارم همیشه سر زنده و شاد باشی استاد عزیز👌🌹🌷

سلام و درود خدمت برادر ارجمند
مثل همیشه بسیار زیبا و دلنشین👌
موفق باشید🍃🌻🍃🌼🍃🌻🍃🌼🍃🌻🍃
:

سلام من تا به حال پیام خصوصی در یافت نکرده بودم خیلی ممنون آقای استاد اسماعیلی روز خوبی داشته باشید.
تشکر از شما 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درودتان باد جناب راجی بزرگوار

شعری زیبا خواندم

صدها تفاوت بین یک دلدار با یار!

مرحبا ب قلم ظریف و گیرایتان

درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
قلمتان نویسا

درودبر ایمان عزیز

قافیه پردازی دوگانه همپوشان که تا کنون ندیده بودم ، و یکجور ابداع خلاقانه به حساب می آید و در عین لذت بردن ، آموختم

عاااااااالی

عرض سلام و ارادت
شاعر ادیب و گرانقدر
بسیار زیبا و دلنشین
عالی بود دوست عزیز
پایدار و سربلند باشید

اینو زیاد خوندمش زمانی که مسدود بودم
و چقدر حال می کردم با خوندنش

درود برشما قلمتون مانا

سلام استاد همشهری
دیگه باید بگم استاد
خیلی طول کشید برسم به قسمتی که نظر بئم وداشتم مایوس میشدم که دیدم بلاخره رسیدم
دوستان هر چه لازم بود رو گفتن از زیبایی های این شعر ولی این قافیه این نو نوشتن خیلی زیبا بود باید بگم عالی بود حسودیم شد
امیدوارم بهتر و بهتر بنویسید

سلام و تبریک به شما برادر ارجمند
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درود بر اسماعیلی عزیز و بزرگوار
عالی بود و خیلی زیبا
ماشاالله به این طبع روان
قلمت پرتوان در سرودن شعرهای روان

عرض سلام و ارادت شاعر ادیب و گرانقدر
چون همیشه بسیار زیبا و دلنشین عالی بود
دوست عزیز

سلام و درود فراوان به ایمان جان دوست عزیز
و خوبم درود بر این قلم زیبا و پر مهر

خیلی خوب بود لذت بردم

دلواپسی های مرا بردار هشدار!
یک بارِ دیگر می دهم هشدار!بردار

زیبا

درود شاعر عزیز
لذت بردم شعر زیبایی بود

درود جناب راجی. خیلی عالی بود واقعا لذت بردم. در پناه خدا باشید

سلام و درود و خدا قوت
دوست فرهیخته ام جناب راجی عزیز

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود
فرهیخته ی گرانقدر،
لطفاً در صورتی که شعر پیشرو و مکتب ادبی نورگرایی را، می پسندید و آن را شایان گسترش می دانید،
با سرایش و نگارش در آن و یا هرطور که شایسته می دانید، در پربارتر شدن این شیوه و مکتب بومی ارجمند، مددکار باشید!
(توضيحات و نمونه های بیش تر در نوشته ها و سروده های بنده، قابل جستجوست)
نمونه هایی از شعر پیشرو در مکتب نورگرایی

1. در گونه ی سه گانی:

پشت آسمانخراش های انتهای شهر/
آنچه دلگشای هر سواره و پیاده ای ست/
کشتزار باصفای ساده ای ست.//


2. در گونه ی سروش:


والقرآن الحکیم/
بارش نور از هوای کریم/
پای رستاق و قلب پایتخت، مقیم/
در گلاب شهود.//

3- در گونه ی سه گلشن:

“آیینِ مهر از گلشن آموزیم!

جان را بیافروزیم!”

باید بپرسی حال شیدای غزل ها را

باید بدانی در مسائل، راه حل ها را

بی عشق ماندن، کار این دل های نازک نیست

زیرک نمی پرسد دوباره مُستدل ها را

با چتربازان، دوست دارم هم سفر باشم

تا بنگرم با چشم عاشق هم غزل ها را

تالاب ها از رقص باران، عکس می گیرند

نیلوفر آبی، غزلپرداز

در خاطر من ثبت رسمی کن محل ها را

بوسیدن چشمان عاشق، رسم خوبی بود

خود جمع می کرد از قبیله، مُبتذل ها را

این برج ها، معراجِ نادانیِّ فرعون اند

آخر! کلانشهرِ گُسَل! بشنو مَثَل ها را

“وقتی بَدَل ها را به دل، آرایه می سازی

عکس العمل ها را چرا محکوم می سازی؟!

حیف است اگر شعرِ تماشا را نپردازی.”

محمدعلی_رضاپور(مهدی)

درود برشما
شاعرانگی تان مستدام

جان مریزاد گرامی برادر👏👏👏👏

عالی و درجه یک مرحبا

سلام ودرود فراوان استاد اسماعیلی عزیز و گرامی
بسیار عالی و
جالب بود

سلام و درود ایمان عزیز
حقیقتا که عالی می سرایی
باریکلا

فکر کنم قبلا اینو خونده بودم
یا به همین مدل غزلی سروده بودی یادم نیست

درود فراوان

سلام بنظرم اگر معنا در مصرع اول بیت شاپرک موقوف به مصرع دوم باشد حق با استاد اخباریست والا همان که جناب راجی آوردند بی اشکال است. البته در تصحیح استاد اخباری /که/ هم لازم یا بهترست بیاوریم خیلی شبیه شاپرکها سعی کردم /که/ خود را به آتش بزنم البته به ضرورت وزن بزنم که به گفتار طبیعی نزدیکترست را هم لازمست زنم بیاوریم لکن همانطور که جناب راجی آوردند من خیلی شبیه شاپرکها سعی، کردم. خود را به آتش زدم دو جمله کامل و بلاعیب مثل آنکه بگوییم من خیلی در راه علم تلاش/سعی کردم. هرشب تا صبح بیدار بودم. والسلام

سلام و درودها
بسیار زیبا سرودید