سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        نام شعراول : نفرین - نام شعر دوم : مرغ بهمن

        شعری از

        پژمان خلیلی

        از دفتر شَه شَهِ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۵۱ شماره ثبت ۹۹۴۱۴
          بازدید : ۲۱۸   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان خلیلی

        نام شعر  : نفرین
        ***
        کالیبر ۲۶

        لوله ِباروت پنجاه سانتی

        سر لوله ی پیشران

        صدا خفه کن ِ آلومینیومی

        دوربین دیدِ شش برابر

        گلوله ایِ کمربند دار

        برای تو کآفی نیست!

        من تورا به نفرین خود عزل می کن

        و نفرین نیز خود شکستنی است !
        ----------------------------------------------------------
        نام شعر : مرغ بهمن 
        ***
        در کوه آدمی, در دوردست ترین کوی کاینات

        مرغ بهمن,! ناخن دیوهای مازنی را برچین

        آپسو تحفه ای در جوی واره ای بال های ات به ارمغان می آورد

        ودوال پا هنوز کرکسی است بی همتا در فرمان ات

        کمالگان را به تیغ تیزاَت بتیز وبتازشان

        ـ که چُو عفریت را به تیغ کَشی , اسب تن سمیرغمان به آتشین خاکسترشان افزاید

        در کوه آدمی, در دوردست ترین قلمرو کاینات

        مرغ بهمن,!

        ناخن دیوهای مازنی را برچین
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        بهنود کیمیائی
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۲۷
        خندانک هزاران هزار
        درود بر شما
        بسیار بسیار دلنشین بود
        قلمتان توانا
        فرجامتان نیک

        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        محمد مهدی بخارائی
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۷
        حرف دل جامعه را بیان کردید خندانک
        درود فراوان بر شما خندانک خندانک
        علی سهامی
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۵۳
        درود شما و.....نفرین بر کماله دیوانت
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۳۹
        احسنت بر شعر شما
        شاعر گرامی
        سارا (س.سکوت)
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۴
        درود بر شما
        زیبا بود
        موفق باشید خندانک
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۲۶
        درود فراوان
        بسیار بسیار
        زیبا و عالی
        بود🌺
        مسعود میناآباد  مسعود م
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ ۰۲:۱۹

        درود بر شما گرامی

        یا در نگارش و ارسال شعر عجله فرموده اید ویا از کم سوادی بنده است که معنی بعض جملات را درک نکرده ام

        من تورا به نفرین خود عزل می کن !

        ودوال پا هنوز کرکسی است بی همتا در فرمان ات

        کمالگان را به تیغ تیزاَت بتیز وبتازشان

        ـ که چُو عفریت را به تیغ کَشی , اسب تن

        سمیرغمان به آتشین خاکسترشان افزاید

        ...............
        ........
        --------------- خندانک

        پژمان خلیلی
        پژمان خلیلی
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۲
        با سلام و احترام"
        در شعر نفرین
        من تورا به نفرین خود عزل می کنم !که اشتباه لپی بود ممنون
        و اما در شعر
        مرغ بهمن:
        دَوال‌پا یکی از موجودات خیالی در افسانه‌ها و داستان‌های ایرانی است که بالاتنه انسان دارد و پاهایش مانند تسمه دراز و پیچنده‌اند. دوال‌پا در زبان فارسی مصداق آدم‌ سمجی است که به هر دلیل به حق یا ناحق به جایی یا کسی می‌چسبد و آن‌جا را رها نمی‌کند، چنان‌که وقتی بچه‌ای سماجت می‌کند و به مادر اصرار می‌ورزد، مادر به او می‌گوید: «چرا مثل دوال‌پا به من چسبیده‌ای؟!»

        -------------
        در ایین باستانی زرتشتیان اهریمن نیز برای مقابله با اورمزد، برای هر کدام از امشاسپندان سردیوان یا کمالگان را می‌آفریند. در پایان سه هزار سال اول میان اورمزد و اهریمن صلحی بسته می‌شود مبنی بر اینکه آخرین نبرد میان نیروی بدی و نیکی نُه هزار سال بعد از این صورت پذیرد. پس از اینکه پیمان بسته می‌شود، اورمزد چون موبدی دعای راستی یعنی اهونور را بر زبان می‌آورد و بر اثر آن اهریمن بیهوش می‌شود و به دوزخ می‌افتد و در طول سه هزار سال دوم در آنجا بیهوش می‌ماند.
        ---------------------------------
        «عفریت» به معنی گردنکش و خبیث آمده‌است. در برخی منابع به قدرت و حیله‌گری آنها اشاره شده عفریت از لحاظ لغوی برگرفته از عفرة است، و به معنای کسی است که پشت دیگران را به خاک می‌مالد؛ و این نشانه قدرت اوست. از معانی دیگر عفریت زبردست و هوشمند و زیرک است. پس خباثت و شرارت برگرفته از معنای لغوی آن نیست. عفریت به شکل «عفاریت» جمع بسته می‌شود.
        --------------
        اسب تن سمیرغ هم خیلی معروف هست و نماد اسطوره
        و یکی از خدایان باستانی ایران زمین می باشد .
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4