سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 18 بهمن 1403
    8 شعبان 1446
      Thursday 6 Feb 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر آيه‌اي از قرآن، خزينه‌اي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را که مشغول خواندن مي‌شوي، در آن دقّت کن که چه مي‌يابي. امام سجاد (َع)

        پنجشنبه ۱۸ بهمن

        کنار پَنجه های شهر

        شعری از

        پژمان خلیلی

        از دفتر شَه شَهِ نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۶۹۲
          بازدید : ۴۴   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان خلیلی

         
        کنار پَنجه های شهر

        هنوز بلوک سیمانی با غروبی دلگیر را چشم اندازیست

        _ پُر مَعنا!

        که ما را رَقم می زند
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        پژمان خلیلی

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۱۱ ساعت پیش

        آفرین بر هستی و اشعار شما
        شاعر شیرین سخن گلبار ما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان خلیلی
        پژمان خلیلی
        ۶ ساعت پیش
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        قانع که شوی ،به شمس گویم که تورا
        - شب چله نشین کس و ناکس نکند
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        چه کسی عشق به معنی زدوُ ما را خنداند
        فَصل آدینه به کارگاه عُشاق رساند

        کیشگاه عُقلا بود که معنی بِزنند
        هر ورق را که زدم، مَعنیکی بیش نَزاد
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        می چَکد بر در و دیوارِ زمان، سیر صعودت، زین پس
        که عطا می شودات! بنده بند ی نشوی ، آزادی
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        یار در کوچه, مرا مآ شدنی
        فورآن میل, عطا کردی و باز!, حیرانم
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        فارغ از انسان شدن/ فکرم ، که مَحض باشم به چنَگ

        مرغ بودن! سی روش دارد ، کمی آموختن
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        نام شعر:تیک تکرار مکرر

        خسته ایم از شعرهای یخ زده
        از کلیشه، زخمهای سرزده
        از هجوم ملتفت، تلطیف های دل زده

        هرزگی در جسم های شعرها هم کم که نی
        _تیک تکرار مکرر، روح های غم زده

        از عروضا تا ردیفا در حضور قافیه
        _ در می و گل، بزم لالا در صبوح هاریه

        درتوهم مانده ایم، در شعر هم از این بتر
        خواب گردی نی، زخوابی در عبور حاشیه

        مرده ایم از شعرهای زر زده
        در سلیقه، چرک های مل زده

        شعر اقیانوس لالان بود، ما فریادها
        _العجب، بشکآن چوسازان، در قبور شایبه

        خسته ایم از شعرهای یخ زده
        از کلیشه، زخمهای سرزده

        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        نام شعر :مقام فنا

        منتَظَر ,قانع نشینم شاید ایی یا که نه
        در ضمیرام خواب اقلیم ات بدیدم یا که نه

        هر تبسم کردن ات مروآر روح ام را ربود
        در نگاه ات خوف , قربان ات برویم یا که نه

        ما نبودیم آمدی یا بودی و هستی و بود
        دون فنا گردید حیرآنت, تو سًری یا که نه

        هر چه می خوانم تو ناقوسی ,اَذانی در درون
        وَه چه بی تابم به میخاری بیایم یا که نه

        من عبوری در عطش, آتش به بیرونم کشاند!
        العجب! میغات سٌلکی در ثنآیم یا که نه

        در مسیر ت هر فِغانی دید ام از دور آنه گفت
        بهر قربانت, چو می نازی بنازم یا که نه

        من که قربانی ابراهیم ,اسماعیلتان گردیده ام
        آس موسی , چوب نوحآ, چون خِلالم! یا که نه

        مقصدی, بی انتها, هر لحظه سودآی به کف
        در کف دنیا! به جستآرت بجویم یا که نه

        ((و ُجهُه ٌ نور ٍ علی نور َ کَبرق ٍ لامع ٍ ))

        در تجلای ات بهوشم, می ربآیی ! یا که نه
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        محکوم به دردیم و دوا نیست به کام

        دریوز به نعلیم و روا نیست به گام

        هرچند شبی مهی به ما می روید

        مَخمور به خُمریم و جَزا نیست به جام
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        دردا می نابی که به خیا م بدادی همه را!
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        نام شعر:خلوص حزین

        فارغ از هر گفته می خواهم شِنودارت شوم
        بر تو هَر گویند وُمی تازاند ، بیمار ات شوم

        مرحبا بر تارکِ ایِوان ِ ویرانت حَزین
        در خلوص ات مهُر بر اَبواب رویان ات شوم

        بی تو بودن عاقبت هر لحظه معنی رَجین
        چون سکون، نهی ازبتِ رَمیِ جَمراتت شوم

        حاشیآ ! حاشا ! به میر ِمیرِ میرانی یَمین
        بر طواف ات خُوی خُولایی خُولان ات شوم


        فارغ از هر گفته می خواهم شِنودارت شوم
        بر تو هَر گویند وُمی تازاند ، بیمار ات شوم
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        به کَواکب , سَیراتُن سیَراتُن َسیَره
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        دیگر زما رفتن ز تو ! یک قوم پلَشتی ماندو بس

        درکبریای ات کوجَمی ,زندان به ویِری ماند و بس

        باید چو اَغناء دررَهی , تا تَرکِ این خسران کنی

        در پند خَنیا گوش تو ! یا بی نشانی ماند و بس
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        ***

        ((تاکی به تمنای وصال تو یگانه))
        وز دیده زنم حلقه ای اشکی به کرانه

        وز دیده زنم اشک ولی دفتر عُشاق
        بر خواهش هجران زند آهنگ و ترانه
        پژمان خلیلی
        ۵ ساعت پیش
        عقاید ِ خآصی استخراج می شَود ،
        - وقتی زُلف/ تآب / وآر ِهایت را ، پریشآن می کُنی
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2