چهارشنبه ۱۴ آذر
|
دفاتر شعر ابراهیم حاج محمدی
آخرین اشعار ناب ابراهیم حاج محمدی
|
نیستند ای دوست الاّ نبـض دریـا، موج ها
بحر، مُرداب است اگـر، افتـند از پـا، موج ها
تا نگردی مُنـزوی از خـود، تکاپو لازم است
می گریـزند از تلاشی با تقـلّا، موج ها
گوهرش را می کُنـد رو بی محابا بحـر چون
پُر تلاطـُم می شوند از شوقِ غوغا، موج ها
بس فراخی ها پدیـد از تنگــناها آورند
تا که وا سازند بهرِ خویشتن جا، موج ها
نعش دریا را لجن بی هیچ شـک می شد کفن
داشتند از صخره گر یک ذرّه پـروا، موج ها
می کُند یک حمله ازما دشمنان را خاکِ راه
راه اندازیـم اگـر از پـیر و برنا، موج ها
|
|
نقدها و نظرات
|
درود جناب عزیزیان از توجه شما به پیامم سپاسگزارم. من که استاد نیستم دوست مهربان، شاگردی سر به هوا ام. راستش دیدگاه تان درباره ی اینکه این بیت، به شکلی که نگاشته اندش، روزی ضرب المثل میشود هم باور نیستم.
جدّا شما «لجن» و «نعش» و «کفن» را همرده با «میازار موری که دانه کش است» «روی دریا کف نشیند قعر دریا گوهر است» ... و اینها میبینید؟ با فرضِ شاهبیت بودنِ این بیت، آنطور که شما میفرمایید، از دید بنده، مانند اینست که یک انگشتر زرین خوش نقش و نگار، با نگینی از عقیقِ خامِ تراش نخورده باشد. البته به شکلی که حالا است، به گمان بنده، نهایتاً بیتِ آخر را بتوان روی یک موشک قاره پیما نوشت به نیت دشمنان. | |
|
سلام سینای عزیز می دانی که چقدر دوستت دارم رفیق فقط یک نکته، یک ذره با دریا آرایه تضاد و تناسب دارد | |
|
حضرت دوست جناب خواجه زاده ی عزیز و گرامی تاحدودی جناب محمدی و جناب عزیزیان پاسخ نظرات و پیشنهادات حضرت عالی را داده اند . دوست عزیز و ارجمندم اولا توجهی به سبک سروده نکرده اید: ثانیا عزیز جانم لجن کجا و بُرد یمانی کجا؟ [[وَ اَینَ الثّری من الثّریا؟]] غالبا هر موجود زنده ای که بمیرد از او نعشی باقی می ماند . و در بیت اول صحبت از این شد که موج ها نبض دریایند. و اگر موج ها از پا بیفتند دریا مردابی بیش نیست . و در این بیت اشاره شده است که اگر موج ها از صخره پروا می داشتند دریا مرده ای بود که لجن برای نعشش کفن می شد. شاه بیت غزل را که قابلیت ضرب المثل شدن دارد، ببینید به چه حال و روزی انداختید ؟ اگر به نظر دقت بنگرید در بیت آخر صحبت از اتحاد دوستان در رویارویی با دشمن است. پس سروده بنحوی با صحبت از دوستان هم خاتمه یافته. | |
|
درود مهدی جان سپاسگزارم از توجه شما دوست مهربان راستش متوجه نکتهی مورد اشارهتان نشدم. | |
|
درود بسیار بر شما جناب حاجمحمدی بسیار سپاسگزارم از توجهتان به دیدگاه بنده. با عرض ارادت بسیار | |
|
سلام و سپاس حضرت دوست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیبا بود