سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        ساعتی مانده به صبح

        شعری از

        حسین عابدی(بیقرار)

        از دفتر باتو بیقرارو بیتو بیقرار نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۹:۴۸ شماره ثبت ۹۸۵۹۱
          بازدید : ۱۸۴   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ساعتی مانده به صبح
        خواب دیدم شادی
        صحبتی گفت:عجیب
        خواست جای خود را
        با منِ غمزده ی دلمرده
        ساعتی تاخت زند
        به خیالم آمد
        چه مبارک ثمنی
        گفتم: هان!
        باشد این حرف قبول
        تو بیا جای من و من نشینم جایت
        صحبتم را که شنید
        ناگهان جست و چو مرغی چالاک
        پر پرواز گشود
        به در خانه ی غم ها که رسید
        دست او را بگرفت
        پرکشیدند دوتایی، 
        سوی آن دایرهء سرخِ افق
        لبِ هر ساحلِ دریا چتری
        منقلی، چای و نباتی و کمی هم آجیل
        باغ ها را بوئید
        کافه ها را چرخید
        سینما رفت و سمینار و سونا را هم دید
        آمدم برخیزم
        بار و بندیل خود آماده کنم عزمِ سفر 
        ناگهان صوتِ صدایی غمگین
        همه ی رشته ی افکاره مرا در هم ریخت
         
        " کرونا امروز هم جان صد انسان را
        با تاسف دزدید
        و دلار بالا رفت
        قیمتِ نفت یهو ارزان شد
        سکه و ارز بهایش کم شد
        بورس تعطیل شده واویلا
        احتمالا سر بر جام هنوز پابندیم
        یا که در جنگِ دوباره، 
        کمرِ همتِ خود می بندیم! "، 
        این خبرها که شنیدم
        ناگهان دانستم
        فرصتِ خواب و من و شادیها
        همچنان بسته به مویی
        سرِ آن تحریم است...
        من به غم برگشتم
        غمِ من پا برجاست
        شادی هم تحریم است...! 
        ✍🏻 حسین عابدی
              16/2/1400
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۹:۲۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        حسین عابدی(بیقرار)
        حسین عابدی(بیقرار)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۳۱
        سپاس از لطف بی پایان شما
        درود جناب استکی بزرگوار🌹
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۷:۳۸
        به در خانه ی غم ها رسید
        دست او بگرفت
        پر کشیدند دوتایی
        دورود ها بر شما
        حسین عابدی(بیقرار)
        حسین عابدی(بیقرار)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۳۳
        درود بانو
        امیدارم شادی
        غم و اندوه شما را به سرقت ببرد 🌹
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۸:۰۳
        خندانک
        🌹🌹🌹🌹
        با عرض سلام و احترام
        خدمت شما شاعر گرامی
        بسیار بسیار عالی بود لذت بردم
        احسنت
        قلمتان توانا
        لحظه لحظه های دلتان شاد
        زندگیتان پر از امید
        🌷🌷🌷🌷
        حسین عابدی(بیقرار)
        حسین عابدی(بیقرار)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۵:۳۴
        درود بر شما دوست مهربان
        ممنون که وقت گذاشتین و مطالعه کردین
        شادزی🌹
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۴۳
        درود فراوان بر جناب عابدی بزرگوار
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        حسین عابدی(بیقرار)
        حسین عابدی(بیقرار)
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۰:۴۹
        درود جناب شهنی مهربان
        لطف شما بنده رو شرمنده کرده🌹❤️
        شاد و سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        تاراناصری راد (خاطره)
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۱:۲۱
        درود فراوان بر شما شاعر گرانقدر وادیب
        بسیار زیبا وبا محتوایی ناب نگاشتین
        وجودتون سلامت
        خندانک خندانک خندانک
        حسین عابدی(بیقرار)
        حسین عابدی(بیقرار)
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۸:۵۲
        درود بانو به مهر خواندید
        مهرتان مستدام 🙏🏻🌹
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۴۸
        درود بر شما خندانک
        حسین عابدی(بیقرار)
        حسین عابدی(بیقرار)
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۸:۵۶
        درود بانو کاسیانی
        سپاس از لطف و محبت شما
        شادزی🙏🏻🍃🦋
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3