يکشنبه ۲ دی
تا آخر شعری از محمد شمس باروق
از دفتر مهتاب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۷:۵۱ شماره ثبت ۹۸۲۳۰
بازدید : ۶۰۰ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب محمد شمس باروق
|
عزیز تر از جان، در این دنیای وانفسا
بیشترین درد و غم
سهم بهترین انسانهاست
خوبی حدی دارد
و انسان ظرفیتی
برای کسی را به اندازه لیاقتش
احسان کن
نه به اندازه مرام خودت
زندگی کردن با مردم این دنیا
همچون تاختن با گله اسب است !
تا می تازی با تو خوب می تازند ؛
روزی که زمین خوردی ؛
آنهایی که جلوتر از تو بودند
هرگز به خاطر تو به عقب بر نمی گردند.
آنهایی که از تو عقب مانده اند
به داغ روزهایی که می تاختی
تو را زیر سم اسب هایشان
لگد مال خواهند کرد !
در عجبم از مردمانی که با مرکب
زر و زور و تزویر
سخت می تازند
غافل از اینکه روز به روز از زندگی دورتر مي شوند
و روز به روز به آخر نزديکتر
محمد شمس 6 اردیبهشت 400
🔸نهج البلاغه، صفحه 56، خطبه ۴۳
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و حکیمانه بود
آموزنده