يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر بهزاد پیروزیان(بی نشان)
آخرین اشعار ناب بهزاد پیروزیان(بی نشان)
|
نگاهت!...
غارتگریست بی رحم
ربوده عقل و دینم
به آتش کشیده خانه ی دلم
وتجاوز کرده
به احساس باکره ای که در من بود
حالا،بغض می خورم
"غم"، بالا می آورم مدام
آه.... "غم"
این زالوی بی پدر
این چپاولگرپیر
این باغ بی ثمر
وحشیانه می مکد
خون لبخند خیالم را
و به انحطاط آبی رگهایم نشسته است
بی تو
مانده ام تنها
و شعرهایی که زاده می شوند
دلتنگ
"بی نشان"
پُشت باورِ شرجیِ این پنجره ها
وپَر می کشند سوی تو
بی پروا
حالا که رفته ای
من هم می روم
سایه ام را هم می برم
یادت را بر دوش باد می نهم
بادی که تکیه بر شانه اش دادی
درعزای خاطراتت
دفن می کنم،هرچه دلتنگیست
نمی خواهم دیگر
این شعرهای ناخلف را
فقط......فقط
ک....ا.....ش
برایشان
مادری کنی بانو!...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.