با عرض سلام و تهنیت فرا رسیدن بهار و نوروز باستانی به حضور دست اندرکاران سایت شعر ناب و اساتید بزرگوار؛ نخستین سروده ام در سال نو را تقدیم نگاه مهربان تان میکنم .
همیشه در سفرم در گذر ز دیدهء تو
به جام های بلور شراب دل دادم
به خنده های خراباتی ات پس از مستی
و زخمه بر دلِ تنگ رباب دل دادم
به چشم مِی زده ات عاشقانه خیره شدم
درون مردمک ات هگمتانه بر پا بود
به هفت بارهء والا و هفت رنگ قشنگ
شبیه قوس و قزح دلبرانه برجا بود
دلم به شوق ملاقات تو خوش و هر چند
به یک هزارم آن وعده ها وفا نکنی
به روی بوم دلم می نگارمت خاتون
که تو به هر سخنِ ساده اکتفا نکنی
به آبشارِ سرِ زلف تو قسم خاتون
که بر کتیبهء الوند تو سپردم دل
به دام و دانه کشاندی رها مکن دیگر
کبوتری که گرفته به بام تو منزل
ندیده ام به سفر سرزمینِ آتش را
ولی بخوان تو مرا با شراب آتشگون
ببین که بی تو خرابم خراب تر از بم
بخوان به چشمِ پر افسون ، مران مرا خاتون
نهم فروردین 1400 - البرز - فردیس
سال نو مبارک
دلنشین و زیبا بود