سه شنبه ۱۵ آبان
خسته شعری از علیرضا عالمی
از دفتر شالیزار نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۰ ۰۱:۳۶ شماره ثبت ۹۷۱۰۶
بازدید : ۲۱۶ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب علیرضا عالمی
|
خسته ام از این همه هیاهو ها
از این همه تزویر و ریا ها
خسته از این زندگی تکراری
از این همه آوار و بیداری
خسته ام در این روزگار بی معنی
درونم آتشیست رو به بی پایانی
خسته ام از تو از دلبستگی و بریدن ها
از این زندگی از این بی رنگی ها
خسته از عشق و از قصه شیرین و فرهاد ها
خسته از خودم از لیلی و مجنون ها
خسته ام از این همه دست کشیدن ترمیم قلب ها
خسته از شکستن غرور و این همه بی وفایی ها
خسته ام از این شهر از نادانی مترسک ها
مهره های در دستان هیاهو چی ها
خسته ام از غم و شادی ها
از پرسه های بی هدف در کوچه ها
خسته ام از دشمنانه ساختگی
از افراط و تفریت و بندگی
خسته ام از این روزهای بی هدف
در به در در تاریکی دنباله چه هدف
خسته ام بار بر دوش ما قد یه کوه
خسته از خستگی هایم قلب شد سنگ کوه
خسته از دغلکاران دورو
از قلب های که میترسد شود با آینه روبه رو
خسته ام دگر از لبخند های معنا دار
خسته از روزهای بی آفتاب و بیقرار
از رویش درد و نامیدی ها
خسته ام از سراب و رویا ها
خسته از رو در روی با حقیقتها
ترس مانده در دلها و غلط تعبیرها
خسته از نامردمی هر دم افتادن برگها
شکستن یک غزل حسرتهای مانده در دلها
خسته از این سیاه پوشانه دوره گرد
خسته از لبخند های دیو شب گرد
خسته ام میفهمی سکوتی بر لب ها
میترسم از فردای گَسُ این نامعلومی ها
خسته ام از ابرهای سرگردان در آسمان
از چشم های غمگین میبارد اشکِ بی پایان
خسته از غم از شادی های دروغکی
خسته از بی سبب خندیدن های الکی
میترسم از این شب های بی پایان
از این نغمه های شوم که دارد جارِ ویران
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.