سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        گرسنگی

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ ۰۷:۱۷ شماره ثبت ۹۶۳۶۸
          بازدید : ۱۵۸   |    نظرات : ۲۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        گرسنگی
         
        دست ودلبازی ، رسید به خانه ای که
        شباهت داشت خیلی ، به دخمه ای قدیمی
        ماهیانه ، پولی میداد به آنها
        مادری بود درآن خانه وکودکانِ خُرد و یتیمی
        مدتی بود که بانو شده بود ،
        با آن خانواده ی مسکین ، صمیمی
         
        بانو با تعارفِ بانو،
        رفت به خانه ،
        خانه ؟ چه بگویم !
        شاید بهترست بگویم : به لانه
         
        صبحانه هنوز، سفره اش باز بود
        حلقه ی کودکان به دورش
        همه خنده وشوخیِ فرشته های کوچک، چه ناز بود
         
        بانو، چشمانِ پُر از احساسش ، افتاد به سفره
        سفره نامش ، معادلست به سیری
        اما سیری ، حتی چشمش هم ،
        نیفتاده بود انگار به سفره
         
        چند تکه ی نانِ خشک ، دید درمیانش
        چند استکانِ بخارکرده ،
        فقط و فقط آبِ جوش ، دیده میشد در میانش
         
        بانو یکباره بدجور، به دیدنش  
        خونِ باغیرتش ، آمد به جوش
        مادر از بانو، اجازه خواست بریزد ،
        برایش آب جوش
        او که چهره اش ،
        میان خنده و گریه ، ویلان شده بود
        با میل پذیرفت که بنوشد ، آب جوش
        سفره ای که دل ضعفه درونش پُر بود ،
        درکنارش به حالِ قُل قُل ، فقط یک سماورِ فکسنی بود و،
        درونش ، سیلِ آب جوش
         
        دست ودلباز، لبانش ، با شرمندگی پچ پچی نمود
        به گوشِ آن مادرِخوب
        گفت : چرا نگفتی زودتر،
        این وضعیت را به من ! ای مادرِخوب ؟
         
        چقدر شرمنده ام ازخود ، که می بینم
        این غم آلوده صحنه
        آخر یکعالمه ، گرسنگی
        موج میزند در، سفره ای که ، هنوز پهنه
         
        مادر، خودش هیچ چیز نمی خورد
        شمرد بانو تکه های، خشکیده ی نان را
        مادر یک تکه ی نان، داده بود سهمِ کودکان را
        خودش هم هیچ نمی خورد
         
        فقط قار و قور شکمش بود
        که گهگاه ، آبروی آبروداریِ او را
        ناخواسته میبُرد
         
        قطره اشکی چکید ، به رخساره ی بانو
        بوسه ای زد به رخساره ی مادر
        هدیه ای ناب ز احساسِ لطیفِ آن ، فرشته بانو
         
        باهم رفتند، به اتاق که نه، به دخمه ی پشتی
        پول را که داد ، دلیلِ اینهمه گرسنگی را پرسید
        مادر یک جوابی داد که او به خود نهیب زد ،
        کاش این سؤال را هیچگاه، از مادرِ پُرشرم وحیایی که
        گونه اش با سیلیِ خود ، همیشه سرخ است نمی پرسید
         
        مادرگفت : اولِ ماه ، گران شد قیمتِ نان
        دگر پولِ شکر و غذای ناچیز
        معادل شده بود با ، قیمتِ نان
         
        اگر امروز فرشته جان ! پیداتون نمیشد
        فردا نانِ خشک هم
        در سفره ی گرسنه ی ما ، دگر نبود
        همین نانِ خشک هم ، پیدا نمیشد     
         
        بهمن بیدقی 99/12/17
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۴:۵۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۰۹
        باسلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از دریای محبت شما
        ایامتان به کام
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۲۰:۳۴
        بسیار عالی درودتان بزرگوار...


        در پناه حق..
        🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ۰۵:۴۹
        باسلام وعرض ادب آقای خوشرو بزرگوار
        سپاسگزارم از دریای محبت شما
        ایامتان به کام
        همیشه سرزنده و سربلند باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۰۷:۱۵
        با عرض سلام و احترام خدمت شما شوهر عزیزم جناب آقای بیدقی بسیار بسیار عالی بود درود فراوان بر شما لحظه لحظه های دلتان شاد و سبز باشید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۰۷:۲۹
        باسلام وعرض ادب آقای کیمیائی بزرگوار
        سپاسگزارم از دریای محبت شما
        ایامتان به کام
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدکریمی (پویا)
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۲۱
        دروداستاد


        نمی دانم این دردها راچگونه تحمل کنیم وتاکی.... خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۱:۱۳
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم
        از قدیم گفته اند : این نیز بگذرد .
        ولی انشاءالله زود بگذرد
        ایامتان به کام
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۰:۳۰
        با ارادت
        امیدوارم
        هماره در عالم شعر بتابید
        قلم وزین همیسشه نویساباشد
        هزاران درودبر اشعار زیبایتان
        استاد فرهیخته وعزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۱:۱۱
        باسلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از دریای محبت شما
        ایامتان به کام
        همیشه سرزنده و سربلند باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۱
        درود فراوان ادیب فرزانه وگرانقدر جناب بیدقی عزیز وارجمند
        بسیار زیبا وپر محتوا
        دستمریزاد
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۴
        باسلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از دریای محبت شما
        ایامتان به کام
        همیشه سرزنده و سربلند باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۳۴
        سلام جناب بیدقی
        بسیار زیبا
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۰۸
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۳۳
        درود استاد بزرگوار
        بسیار.
        عالی
        بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۵۶
        باسلام وعرض ادب آقای شهنی بزرگوار
        سپاسگزارم از دریای محبت شما
        ایامتان به کام
        ارسال پاسخ
        مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۸:۱۶
        توکلت الی الله هر چه خالق مصلحت داند
        سلام جناب بیدقی بزرگوار
        سربلند باشید و شاد و سلامت
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۰۹
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم
        ایامتان به کام
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۰۵
        درود برشما جناب بیدقی عزیز و گرامی

        بسیار عالی و
        زیبابود خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ۰۵:۴۹
        باسلام وعرض ادب آقای تختی بزرگوار
        سپاسگزارم از دریای محبت شما
        ایامتان به کام
        همیشه سرزنده و سربلند باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3