سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      سوختم

      شعری از

      علیرضا عالمی

      از دفتر شالیزار نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۳۴ شماره ثبت ۹۶۲۹۹
        بازدید : ۱۷۵   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      سوختم در  این بد مستی
      خواستم پرواز کنم در این هستی
      اما سقوط کردیم به بی پایانی
      آغاز پریدن برای ما شد ویرانی
      سوختم فریاد رسی نیست
      فقط اشک چشمانم بارانیست
      زخمی با پر و باله شکسته
      پگاه غریبیست طلوعی خسته
      پشت پنجره ها بارانیست
      شکوه و جلای در دماوند نیست
      قناری های که یک روز می آمدند 
      اکنون راه خانه را فراموش کرده اند
      خانه خالی از آواز قناریست
      نه گلی نه یه لبخند شهر خالی از شادیست
      عطر خوشه بوسه و گل کجاست
      دگر شقایق ها یادم نیست
      دریا آبی بود و آرام دگر دریای آرام یادم نیست
      پراوز کبوتر ها چه زیبا بود در آسمان دگر در دود غبار پروازی نیست
      سوختم مثله آن سینما که سوخت
      سوختم مثله آن خاطراتی که سوخت
      لبانم بسته سکوت اعتراضیست آتشین
      تمامه شبها را گریه کردم با غمی دیرین
      سوختم همچون شمعی که در تاریکی سوخت
      باختم این بازی را باختیم آینده سوخت 
       سوختم به جرمه سوختن همچون پرنده‌ای که به جرم پرواز مُرد  
       سوختم در این آتشی که خود افکندم سوختم باد خاکسترم را برد
       سوختم دود شدم در عمق نگاهت تمامه دلخوشیم به باد رفت
      سوختم دگر اشکی نماند خون گریه کردم غرور رفت
      سوختم با سفره های خالی شب گرسنه خوابی
      بیداری قلب آسمان شکسته سوختن ستاره ای با بی تابی
      شب تا صبح در خیابان به دنباله یک لقمه نانی
      چقدر هوای شهر گرفته با این غم های بی پایانی
      هوایی تازه میخواهد پنجره ها را وا کنید
      تا غم از دوش ما کمی به زیر آید 
      نباید بسوزند قناری ها همچون منی که همه ی رویاهایم سوخت
      سوختم  همچون نسلی که تاعمق خیابان سوخت
      سوختم ، سوختیم چرا؟
      سوختم ، سوختیم کویر چرا؟
      سوختم تنها در این کپر
      سوختم سرسبز فقط چپر
      سوختم لبانم همچون زاینده رود خشک
      سوختم رویاهایم سراب ، بی آب هامون خشک
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ۰۸:۱۰
      درود بزرگوار
      دلنوشته زیبایی است خندانک
      بهنود کیمیائی
      شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ۰۷:۳۳
      سلام و صد درود خدمت شما شاعر گرامی بسیار بسیار عالی بود لحظه لحظه های دلتان شاد
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ۱۰:۱۰
      بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
      شاعر گرامی
      خواند دلنوشته ات
      همیشه ساز است
      با بلبلان چمن
      هم آواز است
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      طوبی آهنگران
      شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۵۳
      سلام جناب عالمی
      دورود بر شما
      و تشکر از راهنمایی شما
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3