ای در وطن خویش غریب
ای خسروی بانگ دلفریب
نام تو بحق *ربنا* یت
مانَد به ترنم صدایت
*مرغ سحر*ت ضجه زد از دل
در سوگ نوای مردِ بیدل
*جزای آنکه نگفتیم شکرِ روز وصال* این بود
به *سکوت سرد زمان*
*أمانأمان* ، این بود
*بهار دلکش* رسید و ما *سمن بویان*
*بیاد عارفِ* *ایرانی* أناالحقگویان
*ایران ای سرای امید* *یاد باد* *جانِ جان* ت
*چاووش* خوشسخنت، ِ *جانِ جهان* ت
*آرام جان* سبکبال بر *آستانِ جانان* پرگشودی
*اشک مهتاب* و *ناز لیلی* ، در *بادصبا* سرودی
*چشم نرگس* در *چهارباغ* ، اشک *شیدایی* میریزد
دلِ غمیندر سوگ ، ز داغِ *یادایام* ، میگریزد
*سِرّ عشق* به جهان عیان گردید
دلِ یار، *غلامِ چشم* خَمّار گردید
*بتچین* ! در غمت *خلوت گزیده* گشتهایم
*صنما جفا رهاکن* ، ز فراق، مثنوی نوشتهایم
آمدهام که سر نهم ، برخاکِ آرامگَهت
*عشق تو را به سر برم* بر آستان درگَـهت
*ببار ای باران* بر پیکر تشنهٔ عدالت
*سلسلهٔ موی دوست* ، گشته پریشان حالت
هر*سپیده* *چهره به چهره* *پیام نسیم* را میبالیم
و هر شامگاه *دوشبهدوش* ، علیه *بیداد* مینالیم
بیا به *باغنظر* گذری کن
بر دل غم آشنای ما نظری کن
ما *غریبان* ، *دیدهبیخواب*
ز حسرت نوای ملکوتیات، بیتاب
*سروچمان* من چرا *بیتو به سَر نمیشود* ؟
"داغ تو دارد این دلم" ، بی تو ز غم نمیرهد ؟
مینافتحی(آفاق)
پینوشت:
اسامی مشخص شده نام تعدادی از اشعار
خسروی آواز ایران استاد شجریان گرانقدر میباشد.
روحشان در آرامش ابدی و نامشان جاودان
روحش شاد
فاتحه و صلوات