جمعه ۳ ارديبهشت
تالار آینه شعری از اصغر ناظمی
از دفتر سایه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰ شماره ثبت ۹۶۱۸۶
بازدید : ۲۴۹ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب اصغر ناظمی
|
امروز
باحضوری امن
از پلاس کلمه پاکشیدم
وازدست اندازهای هرج و مرج
در کرت باغ های کلاغ و زاغ
خورشید
بی نقاب واژه نمایان بود
درتالار آینه
بی رسوخِ حشراتِ لچک پوشِ لجن خوار
"آفتاب بود دلیل آفتاب "
در حوالیِ چشم های بی احول
ذائقه ،
کمینگه هول است :
درمسیر امن تماشا .
مترسکِ جالیزهای خیار
در صحاری کم وسعت خیال
پاک کن مکان ایمن را
تابنگری :
مزرعه ی نویافته را
آنگه زمین ،
بهشت عدن است آشکار
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام ودرودها برشما بانوی گرامی | |
|
در سطر پاک کن مکان ایمن را ، به دلیل اشتباه تایپی بصورت زیر اصلاح می شود
پاک کن مکان ایمن تابنگری ؛ مزرعه ی نویافته را | |
|
سلام بردوست عزیز واستاد معظم | |
|
سلام ودرودها برشما بانوی گرامی | |
|
سلام وعرض ادب برشمادوست نازنین | |
|
درودها بردوست همیشگی ام جناب انصاری عزیز | |
|
درودها برشمادوست گرامی | |
|
سلام برسرور گرامی واستاد معظم جناب معینی بزرگوار | |
|
سلام ودرودها برشما که زیبانگرید | |
|
سلام برشمادوست نازنین | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با ( امنِ حضور)
از پلاسِ کلمه پاکشیدم
( نیز ) از دست اندازهای هرج و مرج
در کرت باغ های کلاغ و زاغ
خورشید
بی نقاب واژه نمایان بود
درتالار آینه
بی رسوخِ حشراتِ لچک پوشِ لجن خوار
"آفتاب بود دلیل آفتاب "
در حوالیِ چشم های بی احول
ذائقه ،
کمینگه هول است :
در مسیر امن تماشا .
مترسکِ جالیزهای خیار
در صحاری کم وسعت خیال
پاک کن مکان ایمن را
تابنگری :
مزرعه ی نویافته را
آنگه زمین ،
بهشت عدن است آشکار .
سلام و درود
بی نهایت زیبا بود و تامل برانگیز . ایهام روش و تلمیح مدار
حجم سبزی نواندیش وهنرپرور مصوّر و معناگرا
بویژه حق پردازی ِ سطرِ ( بی رسوخِ حشراتِ لچک پوشِ لجن
خوار ) که حرف دل عالمیان بود زنده باد
به قول حضرت زرتشت :
ای کاش آنقدر آتش در اختیار داشتم تا بهشت را می سوزاندم
و ای کاش آنقدر آب داشتم تا آتش جهنم را باآن آب خاموش
می کردم تا مردم خدا را برای طمع بهشت و ترس از جهنم
نپرستند .
و چقدر زیبا گفته است هنرمند اندیشمند ( جومو کيانتا ) که :
آنگاه که مُروِّجينِ مذهبی به سرزمينِ ما آمدند ؛ در دستِشان
کتاب مقدّس داشتند و بر سرهاشان کلاه و لچک و ما هم در
دستانمان زمين هايمان را و برسرمان آفتاب روشن داغ ...
پنجاه سال بعد ، ما در دست ، کتاب های مقدّس داشتيم و
آنها در دستشان زمين های ما را !! ...
بااندکی ویرایش از " جومو کيانتا"
سلامت باشید و سرافراز