شنبه ۳ آذر
|
آخرین اشعار ناب امیرحسین مقدم
|
ماصابر دَرد های خویشیم
امیرحسین مقدم
1
ماییم و به دل هوای گفتار،/ ماییم و بساط بی خریدار.
ماییم و به کف سبوی خالی،/ ساقی قدحی مرا نگهدار.
ماییم و لبی تُهی زلبخند، / ماییم و به سینه درد بسیار.
ماییم که هرچه عرضه کردیم، / حسرت شده ماند کنج انبار.
ماییم و هزار جان زخمی،/ ماییم و فقط دو چشم خونبار.
ما درد نهان به سینه داریم، / لب بسته نمیکنیم اظهار.
خاموش به مُهرِ صد سکوتیم، / بیهوده کنیم نظم اشعار.
ماصابر درد های خویشیم، / داریم به زخم کهنه اصرار.
ماییم و غزلْ غزلْ ترانه، / ماییم و ترانه ها غزل وار.
افسوس که جز سخن نگفتیم، / صد گفته کجا چو نیم کردار.
2
ماحسرت روی دوست داریم، / ماندیم در آرزوی دیدار.
یاران همه بی خبر برفتند، / ماندست فقط شمایل یار.
صد خاطره مانده یادگاری، / ازجنگل و دشت و باغ و کُهسار.
میگریم و دلتنگم از این هجر، / ای چرخ، فِراق را به سر آر
دلتنگِ شب و سکوتِ ساحل،دلتنگِ صدای مست''
از جرم و گنه همه مُبّرا، / ماییم یگانه دزد بازار.
3
ازصندوق دل کلون شکستند، / تاریخ تو یاد ما نگهدار.
ما تشنهیِ خندهیِ زمینیم، / آن چشمهیِ خُفته در خروش آر.
ما بی خبریم اگر چه هستیم، / در مرکز ودر میان اخبار.
کَس، سرِّ دلش به ما نگوید، / ما فاش کنیم جمله اسرار.
سر زیر پتو نهفته ماندیم، / خُفتیم چو خرس خُفته درغار.
جُز سایهیِ خود دگر ندیدیم ،/ حبسیم میان چار دیوار.
آزار دهیم جان خودرا، / آزار مکش برای آزار.
نوروز رسیده دل سبک کن، / زان پیش که شوید ابر آذار.
ای باد صبا دلم شکسته، / گاهی ز دل شکسته یاد آر.
یاد از دل ما، اگرتوانی، / هرچند زدل نمانده آثار.
زین نیمچه دل به او پیامی، / برسان و خداش گو نگهدار.
هرجا که تویی، دل من آنجاست،
ای دوست، مرا به یاد بسپار.
اسفند 1390
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.