دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
زاغکی، در میان عصر آکواریوس
به سرش کرد شال کله غازی را
خرید بسته ای چیپ فرکانسی و
بلندِ بلند خواند ،بورژوازی را
برای تکانه غمگین لنج تفریحی
درست در خمش برج سرد مروارید
برای پرفیوم قوی ناز زیبارو
برای جوجه میمون در آنور تبعید
رقیق بود ، مثل ساز ادوتویلت
برای یک پری مهربان ولی خاموش
رقیق بود صدایش چگونه رسید
به ریشه مردان سبز دریا پوش
برای خاطر او گل چکید از فریاد
برای خاطر او ارتفاع یخ پوسید
برای خون سیاهش بروی هر دیوار
هزار بوته شمعین یاسمن رویید
برای خاطر ما خنده زد کلیساها
برای خاطر ما بود گریه کورال
به نام سرخی گل انقلاب کردندو
برای ماتم انسان رسید کارناوال
که اسنک خشم و خرافه رایج شد
و بسط لورن شوخی قشنگ کبود
میان سیطره سروهای فانتاستیک
صدای غرش زنجیر سرد حسود
چه پابرهنه رسیدند ، با تب انکار
میان لهجه ما ، قهوه های عربیکا
به جای نان جوینی، لابستر قرمز
و ادامه تحصیل پت ، در امریکا
و به مردم ما بوی زهم نفت رسید
و به آقا زادگان ،پلاگین هیبرید
چقدر یوسفِ در چاه ها مقدس شد
چقدر پشت وطن، زیر برف خمید
.
.
.
...
و فاصله ما را شبیه مجنون کرد
و درد و داغ ماندو حسرت و آشوب
و لاک پشت و سرعت وارد -لئونارد
و رقص بد و یک حجاب خیلی خوب
شبیه آتش مایوس قامت فسفر
شبیه مطلع خاموش شعر سپید
به نام یک ژن برتر سکوت کردیم و
به یاد خون شهیدانمان ،لاله دمید .
|