سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        مؤمن

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۳۲ شماره ثبت ۹۴۵۳۷
          بازدید : ۳۶۱   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        مؤمن
         
        صوتِ داوودیِ او
        کوه به رقص می آورْد
        ذهن لاهوتی او
        روح به رقص می آورْد
         
        همنشینی بود ، او را با نور
        هرکجا بود ، روحش ظلمت را
        به ترس می آورْد
         
        حتم بود آنچه که می گفت
        یقین ، کارش بود
        پاس میداشت اوجِ آن فلسفه را ،
        که دادارِ حکیم، درش حل شده بود
        همان فکرِ بی تزلزلی که کفر،
        دائم بر زبان ، به فرض و حدس می آورْد
         
        همان طولِ بی نهایت
        که می پیچانْد آنرا یک منافق
        او به اوجِ منبری ، زیبا و سبز
        به عرض می آورْد
        همان روحی از یقین، که منافق
        به فرض می آورْد
         
        همان زندگیِ نقدی را که پُر بود
        درونش پُر نیازی
        او به لطفِ آنهمه ، قناعت های خویش
        همه پُر، ز بی نیازی
        به نظم می آورْد
        همان را که آن توانگر، به دست ،
        به قرض می آورْد
         
        همان استحکام که شکوه او،
        چهره ای از قدرت داشت
        مشرکین را یکریز، به رعشه و،
        به لرز می آورْد
         
        همه ی سادگی، بی گناهی، پُرعاطفه گی
        که کافر آنرا به کناری زده بود
        همچو کالایی قاچاق ،
        به سرحداتِ ایمان
        به مرز می آورْد
         
        همه اوجِ دین و ایمان ،
        فقط جُرم اش بود
        همه اعمالِ زشت
        فحشاء و باده گساری
        بی وفایی
        که به چشمِ قوم کافر،
        سالیانِ سال بود گُل کرده بود
        در نگاهشان تعبیر،
        به گیاهانی هرز،
        می آورْد
         
        بهمن بیدقی 99/10/1
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۴۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۰۰
        باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
        ممنونم از نظر پرمحبتتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۱۸
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        استادعزیز
        شعرناب
        بی شعرتو لطفی ندارد
        حضورت
        بر دلم لطفی سخاکرد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۰۱
        باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
        ممنونم از نظر پرمحبتتان
        وسپاس از بداهه ی مالامال از لطف شما
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۳۸
        درود آقای بیدقی
        بسیار
        زییا
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۰۲
        باسلام وعرض ارادت آقای شهنی بزرگوار
        ممنونم از نظر پرمحبتتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۱:۴۸
        درود فراوان وعرض ارادت جناب بیدقی ادیب وارسته وگرانقدر
        بسیار زیبا وپر محتوا میخوانیم وبهره می بریم از محضرتان
        دستمریزاد
        در پناه حق
        ایام بکام 🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۱۱
        باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
        ممنونم از نظر پرمحبتتان
        سلامت باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۵۳
        سلام استاد بیدقی
        خیلی شعر تان معنی
        زیبا یی دارد
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
        باسلام وعرض احترام بزرگوار
        سپاس از نظر لطف شما
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4