سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        رمز قبولی همه طاعات زهرا

        شعری از

        طاها تحقیقی( یاحسین )

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹ ۲۰:۲۹ شماره ثبت ۹۴۳۱۰
          بازدید : ۱۵۸۷   |    نظرات : ۵۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر طاها تحقیقی( یاحسین )

        ‍ #سبک_شور_حضرت_زهرا_س
        #بسیار_زیبا😍
        #اجرانشده
        🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
        🏴بند اول:
        رمزِ قبولی همه طاعات، زهرا
        عالِمه و مُفَسِّرِ آیات، زهرا
        روح نبی و مادرِ سادات، زهرا
        اصل عفت، تجلّیِ حیا
        عصمت الله و ناموس خدا، یا زهرا
        بانی خِیری و خیرُ النسا⁦ء
        زینت عرش و محورِ کساء، یا زهرا
        معنی حدیث لولاک و
        علت خلقت دنیایی
        بین دخترای پیغمبر
        تنها تو اُمِّ ابیهایی
               مادرم یا حضرت زهرا
        🏴بند دوم:
        ای ماه زیبای شب تارم، مادر
        با تو رو به راهه روزگارم، مادر
        هستی همه ی دار و ندارم، مادر
        توی روضه خریدی دلمو
        آبرو دادی آب و گِلمو، یا زهرا
        چشماتو بستی رو گناه من
        روشنیه دلِ سیاه من، یا زهرا
        سر بلندم اگه تو دنیا
        پرچمت رو سرمه، مادر
        ذکرِ اِشْفَعی لی فِی الجنة
        نغمه ی محشرمه، مادر
                مادرم یا حضرت زهرا
        🏴بند سوم:
        ای مونس و کعبه ی امیدم، مادر
        با نگاهت به خدا رسیدم، مادر
        کسی به خوبیه تو ندیدم، مادر
        آخرش روزی از کرم تو
        پا برهنه میام حرم تو، یا زهرا
        با تلاطم، زیره علم تو
        میزنم سینه پای غم تو، یا زهرا
        میشه بین المللی آخر
        کُلُّنا فِداکِ یا زهرا
        اربعین فاطمی یک روز
        زائرت میشن همه دنیا
                 مادرم یا حضرت زهرا
        💠💠💠💠💠💠💠💠💠
        📝: #یاحسین(طه تحقیقی)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۲:۰۷
        درود ی دوباره استاد لاهیجی عزیز
        بعنوان کمترین کاربر خانواده بزرگ و فرهیخته شعر ناب
        حضور شما را موجب دلگرمی و مسرت میدانم و از تراوش قلمتان استفاده میکنم و فکر کنم نظر بیشتر دوستان همین باشد
        اختلاف سلیقه همه جا هست و اجتناب ناپذیر می باشد
        نقد ها و راهنمایی های حضرتعالی موجب پیشرفت شاعران و توسعه فرهنگ و ادب این مرز و بوم میشود
        لذا همچون گذشته منتظر نقد ها و نظر های حکیمانه و سازنده در کنار سروده های پر فیضتان هستیم
        خرم و خوش باشید خندانک

        حذف
        ارسال پاسخ
        شکوفه مهدوی (بهارانه)
        شکوفه مهدوی (بهارانه)
        ۴۱ دقیقه پیش

        بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ. وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ .
        به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی.
        وای بر هر عیب جوی بدگوی!

        جناب مانا ، بت تراشی شرک است و ضد توحید حتی اگر آن بت مولوی
        باشد که امروزه بقول شما جهانی او را جاودانه می نامند . ضمنا مولوی
        یا مولانا القابِ محمّد بلخی هستند نه نامِ نامی اش.
        نامِ نامی مولوی همان محمّد بلخی است و استاد لاهیجی هم ایشان را
        به نام خوانده اند نه لقب چون او را مولایِ خویش نمی دانند.
        ضمنا محض اطلاع ، علیرغم اشعارِ زیبا و مفاهیم والای مطروحه توسط
        مولوی در آثارش ، ایشان در زندگی روزمره عفتِ کلام نداشته اند و در
        مواجهه با مخالفان خویش متوسل به فحشِ ناموسی می شده اند چنانکه
        افلاکی مرید مولوی که در کتاب مناقب العارفین با هزاران حیله سعی کرده
        مقامات عجیبی برای مولوی بسازد نتوانسته به این امر اعتراف نکند.
        او می گوید:
        مولانا چون از کسی رنجیدی ومکابره او از حد شدی غیر غر خواهر
        (فحش ناموسی) نگفتی.

        علامه محمّد تقی جعفری مولوی شناس بزرگ و مفسر مثنوی در این
        باره شیرین سخن گفته است :

        \" البته باید بگوییم که ما مثالهای رکیک او را قبول نداریم و از این
        جهت متاسفیم. ... اگرچه عده‌ای از فضلا سعی دارند این اشتباه او را
        تفسیر کنند (بلکه توجیه کنند!)، ولی این شدنی نیست، زیرا ممکن است
        یک شاعر معمولی از هنر مبتذل استفاده کند تا برای خود جایی در جامعه
        باز کند، ولی او یک مربی است و نباید چنین باشد. ...
        بدیهی است که ارزشیابی ما درباره مولوی، از آن جهت ارزش خواهد داشت
        که اشتباهش را اشتباه بنامیم. اگر چشم ببندیم و همه چیزش را خوب
        بدانیم، مسلما دروغ است.\"

        ضمنا شما با آنچه خطاب به استاد لاهیجی نوشتید نشان دادید که زبانی
        مارگونه دارید که به اقتضای طبیعتتان ناجور نیش می زند و زهر به حریف
        می پاشد . خصوصا وقتی حریف را قدر می بیند و خود را ناتوان از عرضِ
        اندام در مقابلِ او. خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۰۹
        بزرگوار سلام
        بت تراشی شرک است . پس اول بساط این قدیس سازیهای دوستان را بگیریم که از همفکرانشان میلیونها بنر و بیلبورد برپا کردند ... بهداشت کلام هم تعاریفش در هر دوره متفاوت است . وگرنه فحش ناموسی دادن که در آثار بسیاری از مراجع عظام هم هست که حتا اصحاب پیامبر را که تفکر شیعی نداشتند حرامزاده معرفی کردند . و حتا در گفتار اهل بیت علیهما السلام هم موارد فحش بسیار است . وگرنه ابن مرجانه گفتن به ابن زیاد جز فحش ناموسی چه میتواند باشد ؟ پس برای تعریف بهداشت کلام باید به مقتضیات اقلیم و زمان توجه کرد ... ضمنا بنده چیزی به این آقا نگفتم و اگر حریف قدری هست اجازه بدهید خودشان دفاع کنند . چون دخالت شما موضوع را ترش میکند . و اگر این کامنت سبز را بنده فرستاده بودم شما درخواست حذف انرا داشتید
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۴۴
        سلام جناب استکی
        با پوزش خواستم بپرسم که از کدام فرهنگ حرف می‌زنید؟!
        مگر نه اینکه مولوی از مفاخر فرهنگی و ادبی کشور شماست؟!
        مگر نه اینکه آثار بزرگان کشور شما مثل سعدی و حافظ و مولانا و فردوسی در اقصی نقاط دنیا ترجمه و تفسیر می‌شوند؟!
        حالا شما برای پیشرفت و توسعه‌ی فرهنگ و ادب این مرز و بوم لَنگِ یک نقد مانده‌اید؟!
        پیش روی شما به یکی از مفاخر فرهنگی-ادبی کشورتان بی‌احترامی می‌شود، شما به این می‌گویید پیشرفت فرهنگ؟!
        متاسفم واقعا...!
        یعنی از اول امروز متاسف شدم؛ وقتی که دیدم شعر جناب طاها قبل از نقد جناب لاهیجی فقط "بسیار زیبا و شورانگیز" بود اما بعد از نقد ایشان هم "بسیار زیبا و شورانگیز" و هم "مزین به نقد نافذ جناب استاد لاهیجی" شد!
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۳۷
        دلم گرفت از اینکه نولانا را اینچنین نقد کردید استاد عزیزم
        بی شک او در نزدیک ترین ف اصله به حق ایستاده است و ما ابدا نمیتوانیم حضرت مولانا را نقد کنیم....تفسیر اشعار ایشان و درک ان واقعن از من و امثال من دور است
        مولانا ستیزی همچون فردوسی ستیزی بوی سیاست میدهد و لطفن وارد ان نشوید که شاید گناهی نابخشودنی شود
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۵۰
        خانم عزیزی از نهج البلاغه نوشته بود و اداب ان
        یادم میاید در دانشگاه و درس نهج البلاغه استادی داشتیم که فقط کارش شده بود تفسیر کلام مولا و معادل سازی کلام در ۱۴۰۰ سال میش و رساندن مفهوم
        واقعن دنیای این بزرگان با ما کاملا متفاوت است و اگر کلامی به جشممان بد و زننده و یا تمایل به جنسیت مذکر و یا مونث داشت نمیتوانیم حکم کنیم .یعنی اصلن کسی در اندازه ی این بزرگان نیامده

        مگر میشود کلام مولا را بدون تفسیر خواند. مگر میشود مولانا بدون هدف حتی کلمه ای بگوید و یا بایزید و حتی برسیم به سعدی و ....کار این ها از تفسیر ما گذشته
        بزرگترین شاعر ما در این قزن و یا نویسنده ی ما در این قرن از کوچکترین شاعران و عارفان قرون مولانا و سهروردی و حافظ کوچکترند
        پس لطفن فکر نکنیم شاعریم ...انها قله را فتح کرده اند . هم در عرفان و هم در شعر
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۰۱:۱۸
        خدا را شکر این صده هم مثل صده ی پیش فارسی مملو بود از سکوت شعر و نویسندگی.
        این بزرگان عرصه هنر هم مثل عرصه صنعت توهم پیدا کردن و میتازن .
        واقعن مگر میشود در سایت شعر به مولانای عر تاخت؟؟؟؟؟؟؟
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۱۹
        درود جناب هداوند عزیز
        سروده جناب طاها یک نوحه است
        با آهنگ نوحه ها همخوانی دارد
        نوحه را که نمیشود بگویی دلنشین است
        استاد لاهیجی هم نقد نموده اند
        نقد هر چه باشد
        شاعر باید از آن استقبال کند
        و خود برای آن جواب منتطقی داشته باشد
        نمیشود به استاد نقاد گفت نقد نکن خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۲۴
        درود جناب مانای گرامی
        بحث نقد است
        استاد لاهیجی عزیز نقد نموده اند
        و خود شاعر باید پاسخ دهد
        که معمولا شعرا نقد اساتید را نعمت میدانند و پاسخ نمی دهند
        اگر نقد با نقد پاسخ داده شود
        به بیراهه کشیده میشود
        و سازندگی خود را از دست میدهد
        و علاوه بر آن اساتید دلسرد میشوند خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۲۹
        درود استاد شفیعی عزیز
        حساب مولانا جداست
        بانو بعنوان نمونه به آن اشاره فرموده اند
        که اینگونه موارد ممکن است باشد
        و از بزرگی صاحب اثر نمیکاهد
        مولانا مولانای ماست
        و همیشه خواهد ماند
        این میان خداحافظی اساتید عزیز
        مرتب تکرار میشود
        و نگران کننده است خندانک
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۱۱
        سلام و درود جناب شاهرخ ارجمند و فرهیخته خندانک

        بنده از اوانِ کودکی و قبل از باسواد شدن در قالب حکایاتِ مثنوی معنوی
        که مادر بزرگم به زبانِ ساده برای من و سایر نوه هایشان تعریف می کردند،
        با مولویِ بزرگ که بحق از مفاخر ادبی ایران زمینند و مایه ی فخر هر ایرانی
        و پارسی زبان آشنا شدم و علاقه ای وافر و بی حدّی به ایشان دارم چون با
        خاطرات شیرین کودکی ام عجین شده اند. بعد از ورود به دبستان و آشنایی
        با الفبا هم همین علاقه مرا واداشت که در سنین ابتدایی به سراغِ کتابخانه
        پدرم رفته و شروع به خواندنِ مثنوی که کتابی حجیم و سنگین است بروم
        که چون خواندن و درکش ابدا در حدّ من نبود پدرم کتابهای قصّه ی کودکانه
        برگرفته از مثنوی را برایم تهیه کرد و تا زمانی که توانایی خواندن و بهره
        مندی از اصلِ کتابِ مثنوی را پیدا کنم از آنها استفاده می کردم .
        غرض اینکه اگر علاقه ی من به مولوی بیشتر از شما نباشد ، قطعا کمتر هم
        نیست . ولی ممتازترین نکته ای که من در جناب مولوی یافته ام سفارشات
        موکدشان به مخاطبینشان در طی اعصار و قرون است به ترک جزم اندیشی
        و خود را برحق مطلق دیدن . حکایت پیل در تاریکی جناب مولوی دقیقا بر
        همین مطلب تاکید دارد که هر یک از ما ابنا بشر به حکم محدود بودن حواس
        و محدودیت ظرف عقل و اندیشه ی خویش به بخشی از حقیقت توانایی
        دسترسی داریم . حال برخی کمتر برخی بیشتر . البته حکایت معصومین
        که غیر از علم حصولی ، علمِ لدنی هم دارند و بواسطه ی پاکی باطن و دل
        مستقیما به معارف و علوم الهی متصلند ، جداست و دانش آنها بی منتهاست.
        بحث این است که آیا مولوی را در رده ی معصومین می دانیم و عاری از
        هر خطا و اشتباه ؟ اگر چنین است شیعه ی اثنی عشری نیستیم و حتی
        پیرو مکتب مولوی هم نیستیم چون او هم خود را معصوم نمی دانست .
        پس چه بهتر نسبت به مولوی و سایر مفاخرمان تعصب بیجا و جزم اندیشانه
        نداشته باشیم و در کنار ارج نهادن به آنها ، چشم بر روی اشتباهاتشان نبندیم
        و نقد آنها را حرام ندانیم که این عین جزم اندیشی است و تعصب و خامی.
        ضمنا علامه جعفری سالیان درازی از عمر گرانمایه شان را صرف تدبر و تحقیق
        در مثنوی معنوی نموده اند که حاصلش ۱۵ جلد تفسیر مثنوی معنوی است که
        خواندنش بسیار آموزنده و راهگشا خواهد بود برای آشنایی بیشتر با افکارِ
        متعالی و انسان ساز مولوی که علامه جعفری به تبیین و شرحشان پرداخته
        و در اختیار ما قرار داده اند و بخاطر انتشار این مجموعه ۱۵ جلدی تفسیر
        مثنوی بارها و بارها از سوی تنگ نظران و متحجرین دینی انگِ بی دینی
        خورده و مورد ملامت واقع شده اند.
        روح علامه شاد که فیلسوفی آزاد اندیش بود و حقیقت جو.

        پناه ببریم بر حقیقت مطلق هستی خالق یکتا از هرگونه جزم اندیشی و
        تنگ نظری و تعصب بی جا و افراطی که اینها خود بزرگترین موانعند بر
        سر راه کشفِ حقیقت.
        تعصب از ناحیه ی هر که باشد ناپسند است و نکوهیده چه مذهبیون و
        متشرعین و چه مخالفین مذهب و غیر متشرعین.
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۱:۲۳

        سختگیری و تعصب خامی است
        تا جنینی کار خون آشامی است

        * جناب مولوی کبیر *

        پناه ببریم بر حقیقت مطلق هستی خالقِ یکتا از هرگونه خامی و تعصب و سختگیری و جزم اندیشی که مخالفِ آموزه های ارزشمندِ مولوی است گرچه خود مولوی هم به حکمِ غیر معصوم بودن و اسیر احساسات شدن گاهی بر خلاف آموزه های خویش عمل می کرد.
        نقدِ بزرگان را حرام ندانیم و بعلت بزرگی آنها چشممان را بر روی تمامیِ
        خطاهایشان متعصبانه نبندیم و در سنجش ارزشِ وجودی هر فردی حتی
        مفاخر علمی و ادبی مان واقع بین باشیم و بدوراز تعصب و تایید صد درصد یا تکذیبِ صد درصد چون بهترین راه یقینا مسیرِ اعتدال است و رعایت جانبِ انصاف و محاسن و معایب هر کس را توامان دیدن.

        درود بر تمامی پویندگان مسیرِ اعتدال و انصاف و امید که خود نیز در
        زمره ی آنها قرار گیریم. خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۴۱
        چشم خانم
        از این به بعد شیعه خواهم بود و متدین
        و سعی میکنم کتاب های استاد محمد تقی جعفری را بخوانم
        ممنون از راهنمایی دلسوزانه تان خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۲۷

        جناب شاهرخ ارجمند خندانک

        بنده صرفا نظر خودم را در باره ی غیر معصوم بودن و ممکن الخطا بودن
        مولوی اعلام کردم و بس ... شما هم می توانید همچنان مصر بر عقیده ی
        خود باشید و او را عاری از هر خطا و اشتباه بدانید . این عصبانیت ندارد
        ندارد جناب شفیعی عزیز .
        ضمنا به تناسب موضوع و بعنوان یکی از دوستداران و علاقمندان مولوی
        از زحمات چندین ساله ی علامه جعفری در تبیین اندیشه ها و آموزه های
        مولانا یاد کردم .
        بنده تعمدی در آزردن شما نداشته و ندارم و عصبی شدن شما برایم قابل
        درک نیست . امیدوارم خداوند به همه ی ما قدرت تحمل آرای مخالف عطا
        فرماید که شرط اوّل آزاداندیشی همین امر است.

        هماره موفق و منصور باشید خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۴۰
        درود بزرگوار
        آیینی بسیار زیبا و شورانگیز بود
        مزین به نقد نافذ استاد لاهیجی عزیز
        یا زهرا(س) خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۳۸
        خندانک اللهم صلّ علی فاطمه الزهرا و ابیها و بعلها و بنیها و سرّالمستودع فیها بعدد ما احاطَ بِهِ علمک یاالله خندانک

        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۴۶
        سلام دوستان
        تشکر از همه دوستان که محبت نمودید
        و به صفحه سروده آیینی مربوط به مادر سادات مشرف شدید
        کمترین همه عزیزان هستیم
        ولی دوستان نقد را که نقد نمیکنند
        آدم زنده که وکیل وصی نمیخواهد
        آنگونه که در سروده مشهود است
        خود شاعر قلم توانایی دارد
        میتواند از استاد لاهیجی عزیز به واسطه راهنمایی هایشان تشکر کند
        و اگر حرفی هم دارد بزند
        استاد لاهیجی عزیز بر سرایند منت نهاده اند
        پیشنهادی ارایه فرموده و نقاط ضعفی را نشان داده اند
        به نیت بهتر شدن کار های بعدی شاعر
        این کار بسیار ارزشمند و قابل ستایش است خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۰۷
        سلام استاد استکی عزیز ما هم به علم و دانش استاد لاهیجی واقفیم
        و این جمع مثل یک میز گرد میباشد که جمیع نظرات باید حاصل برداشت شاعر شود
        خوب نمی‌شود کسی اینجا نقدی بنویسد و بشود فصل الخطاب چون آقای لاهیجی نوشتن دیگران حق حرف زدن ندارند
        ماهم نظرمان را گفتیم همه برای ما عزیزند و صرفا میزگرد نقد و بررسی است لطفا به دل نگیرید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۱۱
        من به شخصه عرضم این است که برای سرودن از انبیا و اهل بیت که فقط نباید به سبک کلامی زنجانی و مجتهدی نوشت دل است دیگر خودمانی می‌شود
        انشالله شعرشان بهتر می‌شود
        و این شعر مزین شد به نقد هداوند عزیز و مانا و لاهیجی بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۰۳
        سلام و درود جناب مازیار ارجمند و دلسوز 

        بحث جناب استکی این است همانطور که استاد لاهیجی در قالبِ نقد به تشخیص
        خودشان و با نیت ارتقای کیفیت شعرِ جناب طاها تحقیقی مطالبی را هر چند
        سختگیرانه به ایشان تذکر دادند ، هر یک از جنابان هداوند و مانا هم شایسته بود
        نظرات شخصی خود نسبت به سروده ی شاعر را مستقیما خطاب به خود او
        می نوشتند نه اینکه به نقدِ نقدِ استاد لاهیجی بپردازند .
        ضمنا اگر شاعر شاعر باشد با نقدِ منتقدین هرچند سختگیرانه باشدمیدان را خالی
        نمی کند و با افزودن به تلاشِ خود توانایی هایش را به آنها اثبات می کند نه اینکه
        دلزده شود و شعر و شاعری را بکل کنار بگذارد.همانگونه که قطعا استاد لاهیجی
        هم در ابتدای مسیرِ شاعری خود بارها از سوی اساتید مورد سختگیرانه ترین و
        بیرحمانه ترین نقدها واقع شده اندامّا به جای دلسردی با افزودن بر دامنه ی
        تلاش و مطالعه ی خویش و بهره گیری از این نقدها درجهت اعتلا و ارتقای
        کیفیتِ آثارشان حرکت نموده اند تا حدّی که بحق امروزه خود لایق کرسیِ
        استادی گردیده اند و گرچه شخصا هیچ تمایلی ندارند که استاد نامیده شوند
        ولی این لقب حقیقتا برازنده ی ایشان گردیده است.

        ضمنا سروده ی برادر عزیزمان جناب طاها به اظهارِ خودشان مداحی است از
        نوعِ شور و برای اجرا در این سبک سروده شده و ویژگیهای خاصّ آن را دارد.

        برای ایشان آرزوی موفیقت روز افزون در سایه ی تلاشِ بیشتر دارم . خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۱:۳۸
        درود ی دوباره استاد لاهیجی عزیز
        بعنوان کمترین کاربر خانواده بزرگ و فرهیخته شعر ناب
        حضور شما را موجب دلگرمی و مسرت میدانم و از تراوش قلمتان استفاده میکنم و فکر کنم نظر بیشتر دوستان همین باشد
        اختلاف سلیقه همه جا هست و اجتناب ناپذیر می باشد
        نقد ها و راهنمایی های حضرتعالی موجب پیشرفت شاعران و توسعه فرهنگ و ادب این مرز و بوم میشود
        لذا همچون گذشته منتظر نقد ها و نظر های حکیمانه و سازنده در کنار سروده های پر فیضتان هستیم
        خرم و خوش باشید خندانک
        سید محمدرضا لاهیجی
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۰۶
        سلام و درود

        عرض ادب

        برای سرودن در رثای اهل‌بیت علیهم السلام آنچه اهمیت بسیاری دارد فاخرنویسی‌ست و فاخرنویسی حاصل نمی‌شود جز با استخدام کلمات نغز و پرمغز که غیراز شأن شعریت داشتن در شأن اهل بیت نیز باشد، از این دو مورد اهم تر از مهم بگذریم شعر باید سخن نو و تازه‌ و بدیع بدون تحریف و بدعت داشته باشد که تا حال توسط فرد و افراد دیگری نگفته شده باشد و به‌جد از حرف‌های دم‌دستی و کوچه‌بازی و کهنه پرهیز شود تا آنچه می‌نویسیم فقط در حد چیزکی و اثری خام نباشد و به حتم شعر باشد، چیزی که خواندم اگر از وزن درهم و برهم عروضی‌اش بگذریم اولاً در شأن حضرت ام ابیها سلام الله نیست ثانیاً همان حرف‌های دم‌دستی مکرر و تکراری بارها و بارها شنیده شده است ثالثاً اصلاً به شعریت نرسیده و سرشار از نشرِ حشو است

        پیشنهاد می‌کنم اشعار استاد کلامی زنجانی و استاد مجتهدی (پروانه) را بخوانید تا الگوی متد صحیح سرودن آئینی بیشتر دست‌تان بیاید ضمناً لطفاً اگر حوصله و وقت مطالعه ندارید حداقل وزن را شنیداری بیاموزید تا اِنقد...

        سرودن در رثا و منقبت آل الله نیاز به ژرف اندیشی و غور در دریای عشق و صید دُر دارد

        شاید از صراحت کلام حقیر بدتان بیاید ولی طبق فرمایش جناب صائب خیانت می‌دانم بَه بَه بی مورد را، اگر شعر معمول بود می‌گذشتم ولی وقتی اثر در رثای فاطمه‌ زهرا سلام الله باشد سکوت را جایز نمی‌دانم و به اشد صراحت سخن می‌کنم

        صائب دوچیز می‌شکند قدرِ شعر را

        تحسینِ ناشناس و سکوتِ سخن شناس

        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۱۲
        خندانک
        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۱۶
        سلام و درود بر شما جناب لاهیجی گرامی
        ضمن تشکر از شما عارض است که؛
        قطعا شما با اینهمه دانش و بینش داستان معروف "موسی و شبان" را در دفتر دوم مثنوی، قطعه‌ی سی و هفتم خوانده‌اید؛
        مولانا میفرماید:
        دید موسی یک شبانی را به راه
        کاو همی گفت ای خدا و ای الاه

        تو کجایی تا شوم من چاکرت
        چارُقت دوزم کنم شانه سرت
        ...
        جامه‌ات شویم شَپِشهایت کُشم
        شیر پیشت آورم ای محتشم
        ...
        دستَکَت بوسم بمالم پایَکت
        وقت خواب آید بروبَم جایکت
        ...
        ای فدای تو همه بُزهای من
        ای به یادت هی‌هی و هی‌هایِ من
        و....ادامه‌ی داستان که حتما خوانده‌اید.

        اول آنکه از "رثا" بودن و یا "مدح و ثنا" بودن سروده‌ی جناب طاهای گرامی بگذریم.
        دوم اگر همه‌ی فرمایشات شما درست باشد تازه یک رویِ سکه را دیده‌ایم. آنهم رویی که شما بزرگوار ضرب کرده‌اید.
        روی دوم سکه این است که اگر جناب لاهیجی عزیز بعنوان یک سخن‌شناس پای این شعر نمی‌آمدند و سکوت میکردند و مطلبی نمی‌نوشتند؛ هیچکس نمی‌گفت که جناب لاهیجی اهل به‌به و چه‌چه بی مورد اند.
        سوم اینکه شکی نیست که جناب لاهیجی عزیز مثل همه‌ی ما دوستدار اهل بیت سلام‌الله علیهم اجمعین هستند. و حال که به لطف قدم بر این صفحه گذاشته‌اند؛ در مقام یک منتقد می‌توانند با قلمی ملایم‌تر و زبان گفتاری شیرین‌تر موارد لازم را راهنما باشند نه فقط متذَکِر!
        تمه

        با احترام به شما و دوست شاعرمان جناب طاهای عزیز🌹
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰
        خندانک
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۸:۰۳
        سلام و درود جناب مانا خندانک

        بر خلاف نظر شما بنده معتقدم یکی از مظاهر آزادی این است که انسانی
        مجبور نباشد خلاف میلِ خود و به اجبار از کسی پیام دریافت کند و حق
        بلاک کردن هم برای همین به او داده شده و بلاک کردن کسی به هر دلیل
        در راستای حفاظت از همین حق است . متاسفانه بر خلاف شعارهای بسیار
        آزادیخواهانه ای که می دهید، در عمل خودتان از همه توتالیتر ترید و با
        خودگامگی و اجبار در تلاشید نظراتِ خود را که استاد لاهیجی هیچ تمایلی
        به شنیدنشان ندارید به زور به گوشِ ایشان فرو کنید . در پستِ شعرِ بانو
        عجم هم از ارسالِ نقدِ جنابِ لاهیجی نسبت به سروده ی بانو عجم سوء
        استفاده کرده و با فرستادن پاسخی غیرِ مرتبط به نقدِ ارسالی استاد
        لاهیجی ، ایشان را مجبور به شنیدن حرفهایتان کردید و تا آنجا ارسالِ
        پیام را ادامه دادید که استاد لاهیجی را مجبور به حذفِ نقدِ ارزشمندشان
        کردید. آیا قرار است این روال از سوی شما ادامه یابد؟
        امیدوارم چنین نباشد چون کمالِ توتالیتر بودن خود را بر همگان بیشتر اثبات خواهید کرد.
        ضمنا بهترین راه برای تشکر از زحمات استاد لاهیجی احترام گذاشتن به
        خواستِ ایشان و نفرستادن پیام خطاب به ایشان است مگر روزی که خود
        تمایل به مبادله ی پیام با شما را داشته باشند.

        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۵۲
        سلام بر شما شاعر محترم
        و سلام بر شما جناب لاهیجی بزرگوار
        تعصب و تعلق به اهل بیت و انبیا را همیشه در اشعار و احساس و وجود شما دیدم و میستایم
        درود ها بر شما
        خواستم مطلبی عرض کنم خدمت شما در راستای نقد رسایتان
        و البته کمی بی رحمانه تان

        واقعیت امر بنده در شعر جناب طاها چیز خارج از شان اهل بیت ندیدم البته با توجه به سن و سالشان
        شاید کمی خودمانی بودن شعر و استفاده از واژگان ساده شاید از نظر جنابعالی بی احترامی باشد اما مگر چه می‌شود باور کنید می‌توان با حرفی ساده و کلماتی خودمانی به اعتقادمان رسید به باورمان به دینمان مگر مخلوق از خالق بالاتر است،؟

        چرا میتوان به خالق گفت :دوستت دارم عاشقتم
        و به مخلوق نه و اینکه به شان انبیای الهی و قداست امامان و پیامبران شکی نیست
        اما می‌توان گاهی دل به دریا زد و خودمانی درد ودل کرد
        شاعرین که نام بردید برای ارجاع و خواندن شعرشان از شاعرین قدیمی و کهن هستند و صد البته نباید در تاریخ ایستاد دنیا دنیای امروزیست و شعر رمان علم همه چیز تغییر کرده

        بنظرم سخت گیری ممکن است انسان را دلزده کند و همینکه شاعر عزیز دلی به انبیا داده و از اهل بیت می‌گوید خود جای بسی خوشحالیست و می‌توان ستایش کرد
        البته مشکل وزن و عروض شعر را با شما موافقم
        از شما بابت مخالفتم با کلیت نقدتان معذرت میخوام
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۴۷
        ❤️
        حمیدنوری(احمد)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۳۹
        درود شاعر گرامی
        بسیار زیبا سروده ای دست مریزاد خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۴۵
        سلامی گرامی
        بسیارعالی و زیباسرودی بود
        درودبر افکار نابتان بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۳۶
        سلام استاد تحقیقی
        یا زهرا
        دورود بر شما
        سید محمدرضا لاهیجی
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۸:۲۱
        سلام

        بعضی فرضی از حرف بنده به اشتباه رفتند

        اولاً حقیر شعر را نقد کردم نه صاحب اثر را، وَ برای نقد کسی نمی‌رود پروفایل صاحب اثر را بخواند تا بداند چه سنی دارد و آواتارش را ببیند که بچه است یا جوان یا میان‌سال یا جنسیتش چیست و حتّی کیست، پس حقیر کاری به شخصیت صاحب اثر نداشته و ندارم، شعر را نقد می‌کنم، فرضِ مثال من نوعی می‌توانم شیفتهٔ آل الله باشم امّا اول راه باشم یا اثرم خوب نباشد و اشکالش را شاعری نقد کند، اشکال شعر ربط به آگاهی صاحب اثر دارد نه به بد و خوب بودن شخصیتش

        ثانیاً آقای محمدبلخی که فرمودید و فی المثل در کنیز و کدو و خیلی از آثار دیگرش آن حرف‌های مگو را دارد برای بنده جواز شأن کلام و زبان و چه و چه و چه نیست، از نهج الفصاحه و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه باید آموخت شأن چگونه گفتار را نه آقای محمد بلخی (بنده خدا خودش الآن زنده بود می‌گفت: ایهاالناس من آن قطب و فلان و بهمان که شما می‌گوئید نیستم دست از سرم بردارید من فقط شاعری بودم و نظراتی داشتم مثل غیر و شاید کمی بهتر از دیگر و دیگران)

        ثالثاً همان‌گونه که خارج از واقعِ‌امری که نوشته شده در مقاتل، بدعت و تحریف است درباره امام حسین علیه السّلام و عاشورا سخن گفتن و شعر سرودن، نمی‌شده و نمی‌شود برایِ حضرت موسیٰ پیامبرِ اولوالعزم داستان خیالی نوشت پس برای حقیر نگاهِ آقای محمد بلخی فصل الخطاب نیست و سند و مسندِ شأن ندارد، بلکه بیان ائمه اطهار برات است، همه دعای کمیل و توسل را خواندیم در اوج زیبایی و فصاحت زبان و بیان و شأن و ...

        پس چون شعر در رثای فاطمه زهرا سلام الله است باید در شأن ام ابیها سلام الله باشد
        وَ در شأن یعنی، چه از نظر درستی مفهوم، چه از نظر سلامت و رعایت وزن به بلاغت و شیوایی و رسایی کلام نزدیک شویم تا انجام و فرجام اثر عاقبت به خیری باشد

        اگر اثر غزل یا سپید یا در هر قالب و سبک دیگری بود و برای اهل بیت علیهم السلام نبود و نباشد بنده معمولاً سکوت می‌کنم

        رابعاً در مورد پیشنهاد جناب استاد مجتهدی(پروانه) و استاد کلامی زنجانی باز هم حرف بنده اشتباه برداشت شد عرض بنده این بود که با خواندن اشعار این دو استاد آقای تحقیقی به طریق و روش صحیح آئینی سرودن سوق پیدا کند نه تابع باشد، چرا که اقل کم ۹۰% شاعران خوب آئینی که معمولاً آئینی هم می‌سرایند مثل برقعی و صرافان و بهلول زنجانی و امثالهم از شاگردان این دو استادند ضمناً جالب بود برایم که فرمودند این دو استاد کهنه می‌نویسند (نکند آنچه صادق آهنگران خوانده و اجرا کرده کهنه بوده و بیات و نکند سنوات نه چندان دور پیش کهنه شده است) هرچند بحث زبانِ معیار و کهن در این مقال نمی‌گنجد اما این حرف‌ها از دهان مجازی بیرون می‌آید، یعنی به قولی مجازی این بحث را با مصادرهٔ نامطلوب به نفعِ خود کرده وگرنه این بحث و این مقوله نه آن معنای در مجازآباد را دارد!
        بنده خدایی هم فرمودند نیاز به مطالعه دارد فهم این‌گونه شعر باید بدون رودربایستی عرض کنم هر وقت و هر جا خواستند حقیر سراپا تقصیر حاضرم تک تک مقاتل را از حفظ به دو زبان برایشان بخوانم و موشکافی و حتی مناظره کنم، بهتراست تا کسی را نمی‌شناسیم انقد محکم نظر ندهیم

        حرف پایانی این حرفه‌ای نیست که بعضی‌هایِ به خیال خودشان شاعر روی نقد هرجا که می‌نویسم حرف غیر می‌نویسند و به خیال خام خود فکر می‌کنند فنجانِ قهوه تعارف اوقات من کرده‌‌اند و اخلاقم را تلخ، نه آقاجان موی بید ما حوصله‌اش زیاد است و با هر بادی طناب دارمان نمی‌شود


        به جز شاعری که دوستش داشتم و شعرش را خوانا بودم و تعجب کردم از نقدش بر نقد، و با خود گفتم: انسان ممکن‌الخطاست شما را با منعقد کردن نقدهای ابزاری‌تان که در حقیقتِ امر انتقاد است، به اشعارِ ساندویچی می‌سپارم تا خوشحال شوید از سکوتم با سفسطه و مغلطه‌هایِ خودپندار و اردوکشی‌‌تان

        نقد سایت مال شما
        شاید حال‌تان خوب شود از این به بعد 😊

        والسلام
        دوست داشتید بیشتر مرا تخریب کنید و از خود اندازهٔ یک تصنیف تعریف، تا بیشتر موجبات خنده‌ام فراهم شود!


        خداحافظ
        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی.هند




        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۰:۵۲
        سلامی دوباره

        از نظر بنده هر پدیده‌ای دارای منطق است. نقد که جای خود دارد.
        البته که هدف منتقد بهبود سطح کیفی اشعارِ شاعر است اما به چه قیمتی؟!
        وقتی منطقِ شخصیِ منتقد با منطقِ نقد آمیخته می‌شود چکار باید کرد؟!
        از کجا معلوم که اینگونه نقدها موجب دلشکستگی یک شاعر جوان نمی‌شوند...؟!
        امیدوارم همانطور باشد که شما میفرمایید
        امیدوارم نوع نگاهِ یک جوان ۱۸ ساله به این موضوع آنقدر وسیع و پخته باشد که از نگاه من و شما و جناب استکی پخته تر.
        اما مگر من و شما بعنوان یک منتقد علم غیب میدانیم؟!

        و اینکه شما از اشعار مولانا چه برداشتی می‌کنید به نوع نگاه شما بستگی دارد.
        هر کدام از داستانهای مولوی یک دفتر است پر از پند و اندرز اگر تامل و تعقل کنید.
        اینکه شما فقط کنیزک را می‌بینید یا کدو را یا....
        به نوع نگاهتان بستگی دارد.


        با احترام🌹
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۱:۱۹

        بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ. وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ .
        به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی.
        وای بر هر عیب جوی بدگوی!

        جناب مانا ، بت تراشی شرک است و ضد توحید حتی اگر آن بت مولوی
        باشد که امروزه بقول شما جهانی او را جاودانه می نامند . ضمنا مولوی
        یا مولانا القابِ محمّد بلخی هستند نه نامِ نامی اش.
        نامِ نامی مولوی همان محمّد بلخی است و استاد لاهیجی هم ایشان را
        به نام خوانده اند نه لقب چون او را مولایِ خویش نمی دانند.
        ضمنا محض اطلاع ، علیرغم اشعارِ زیبا و مفاهیم والای مطروحه توسط
        مولوی در آثارش ، ایشان در زندگی روزمره عفتِ کلام نداشته اند و در
        مواجهه با مخالفان خویش متوسل به فحشِ ناموسی می شده اند چنانکه
        افلاکی مرید مولوی که در کتاب مناقب العارفین با هزاران حیله سعی کرده
        مقامات عجیبی برای مولوی بسازد نتوانسته به این امر اعتراف نکند.
        او می گوید:
        مولانا چون از کسی رنجیدی ومکابره او از حد شدی غیر غر خواهر
        (فحش ناموسی) نگفتی.

        علامه محمّد تقی جعفری مولوی شناس بزرگ و مفسر مثنوی در این
        باره شیرین سخن گفته است :

        " البته باید بگوییم که ما مثالهای رکیک او را قبول نداریم و از این
        جهت متاسفیم. ... اگرچه عده‌ای از فضلا سعی دارند این اشتباه او را
        تفسیر کنند (بلکه توجیه کنند!)، ولی این شدنی نیست، زیرا ممکن است
        یک شاعر معمولی از هنر مبتذل استفاده کند تا برای خود جایی در جامعه
        باز کند، ولی او یک مربی است و نباید چنین باشد. ...
        بدیهی است که ارزشیابی ما درباره مولوی، از آن جهت ارزش خواهد داشت
        که اشتباهش را اشتباه بنامیم. اگر چشم ببندیم و همه چیزش را خوب
        بدانیم، مسلما دروغ است."

        ضمنا شما با آنچه خطاب به استاد لاهیجی نوشتید نشان دادید که زبانی
        مارگونه دارید که به اقتضای طبیعتتان ناجور نیش می زند و زهر به حریف
        می پاشد . خصوصا وقتی حریف را قدر می بیند و خود را ناتوان از عرضِ
        اندام در مقابلِ او.
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۱:۴۰
        درود ی دوباره استاد لاهیجی عزیز
        بعنوان کمترین کاربر خانواده بزرگ و فرهیخته شعر ناب
        حضور شما را موجب دلگرمی و مسرت میدانم و از تراوش قلمتان استفاده میکنم و فکر کنم نظر بیشتر دوستان همین باشد
        اختلاف سلیقه همه جا هست و اجتناب ناپذیر می باشد
        نقد ها و راهنمایی های حضرتعالی موجب پیشرفت شاعران و توسعه فرهنگ و ادب این مرز و بوم میشود
        لذا همچون گذشته منتظر نقد ها و نظر های حکیمانه و سازنده در کنار سروده های پر فیضتان هستیم
        خرم و خوش باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۸:۵۲
        نمیدونم چرا توی سایت همه هر چیزی رو به چشم جنگ و جدل میبینن
        و فکر میکنن هر کی هر چیزی گفت دنبال دعواست
        بخدا این فقط یه دور همی بود و نقد یک شعر و نه شاعر
        کسی قصد بی احترامی ب کسی نداشت لطفا بزرگش نکنید جناب لاهیجی خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۱:۲۵
        نمیدونم چه صیغه ای بعد از بحثی چرا بابای گودبای راه میندازن
        والله چهار سال پیش جناب روحانی و آقای رئیسی و قالیباف کلی تو مناظره به هم تهمت زدن و دری وری گفتن الان یکی رئیس قوه مجریه یکی قوه مقننه یکی هم رئیس جمهور
        خندانک خندانک خندانک
        ولی ما شاعرا دوکلمه نمیتونیم همدیگه رو تحمل کنیم
        خندانک
        مجتبی شهنی
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۴۴
        💫درود
        بسیار
        عاااااا ااالی
        و زیبااااا💫💫💫💫💫💫💫💫💫
        💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
        💫💫♥️♥️♥️💫💫💫♥️♥️♥️💫💫
        💫♥️♥️♥️♥️♥️💫♥️♥️♥️♥️♥️💫
        💫♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️💫
        💫♥️♥️ 💔 💔 💔💔💔♥️♥️♥️💫
        💫💫♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️💫💫
        💫💫💫♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️💫💫💫
        💫💫💫💫♥️♥️♥️♥️♥️💫💫💫💫
        💫💫💫💫💫♥️♥️♥️💫💫💫💫💫
        💫💫💫💫💫💫♥️💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
        ابراهیم هداوند
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۲۲
        سلام طاهای عزیز
        بنده بابت گفتگوی ناخواسته و نه چندان خوشایندی که در صفحه‌ی ارزشمندت پیش آمد از شما پوزش می طلبم.
        سروده‌ات را هم دوست داشتم.
        برقرار باشید.
        خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۱:۳۴
        درودتان گرامی
        بسیار پراحساس بود ..
        پیرو فرمایشات اساتید گرانقدر ،باید عرض کنم ،بت شکنی ،صفت هر انسان متصف به عقلگراییست ، حال عده ای بسیار سطحی سعی در کنکاش در نژاد ابراهیم ع و یا حضرت رسول دارند ، که مگر آنها را به نژاد برگزیده ی خود نسبت دهند!! برخی هم مولانای جان را تورک تبار و متعلق به تورکزبانان مینامند تا این فخر ادب و صوفیگری را به نیای گرانجاه خود بچسبانند!!
        ..
        اینها دو سوی نگاه یک علاقه مند به عرفان و ادبیات مانند بنده است ..
        ورای این موضع گیریها که همیشه نشان فهم والای اساتید ارجمند دارد ،بنده یاداوری میکنم ،برخی از غولها را نمیتوان شکست ..
        اگر شکسته شوند ،بسی جای تعجب و عجب دارد..
        لذا تا ذهن و روانمان به نضج نرسیده ،قلم نتازانیم که حفره های بسیط جهل و خودخواهی و ریا ما را رسوا میکند ..

        هماره نویسان و متعالی
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۱۱
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۴۶

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۱۰
        سلام
        من هم اگر خواسته یا ناخواسته عزیزی را درین صفحه رنجاندم پوزش میخواهم ( بخصوص آقای لاهیجی را که دستبوسشان هستم و خدا شاهد است ، ده بار به دوستان خودم تاکید کردم که قدر این اساتید را بدانید . ) اما خوب برخلاف آنچه برخی نزدیکانم میپندارند ، من نه تحصیلات عالیه دارم و نه حتا شغل درست و حسابی که کوچکترین ارتباطی به فرهنگ و هنر داشته باشد . فقط یک تکنسین برق فشار قوی هستم که مرتبا در چهار گوشه ی این مملکت طی طریق میکنم . پس گاه خستگی مسیر و گاه فشار سرما و گرما و استرس کار و .... و از همه مهمتر فقدان سواد و بلاغت کافی باعث داوریهای کژ و ناصواب میشود که البته اینها توجیه خطا نمیشوند و لازم میدانم از همه ی اساتید اینجا که زمان و حوصله شان را سر بردم عذرخواهی کنم . ولی نمیتوانم خوشحالی خود را هم پنهان کنم از آشنایی با استاد نکته دان و دلسوز و مشرف سرکار خانم مهدوی ، و حسرت میخورم که چرا چنین اساتیدی در سایت عزلت نشین و خاموش شده اند تا میدان برای طبل میان تهی چون مانا فراخ گردد و موجب خسران شود ؟ ... امید که بیشتر از محضر دوستان بیاموزیم . خندانک
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۱۷

        سلام و درودی برآمده از جان بر شما جناب مانای عزیز خندانک

        بالاترین بت ، بت نفس است و سخت ترین نوع بت شکنی ، شکستنِ این بت و حقیقتا
        غبطه می خورم به حالِ امروزِ شما که چنین ابراهیم وار به جنگِ بت نفس امّاره رفتید
        و چنین جانانه در هم شکستیدش... حقا که از تبارِ ابراهیم بت شکنید.در برابر شهامت
        شما در اقرارِ به اشتباه بایستی سرِتعظیم فرو آورد. مرحبا مانای گرانقدر خندانک خندانک
        شعور و معرفت و دانش هیچ ربطی به سطحِ مدرکِ دانشگاهی ندارد و متاسفانه زیاد مواجهیم با صاحبان بالاترین مدارک دانشگاهی که به تعبیرِ قرآن چیزی نیستند به جز چهارپایانی که بارِ کتاب با خود حمل می کنند . مجموعه ای از محفوظاتند که نه به کار
        دین می آید و نه دنیایِ آنان یا دیگران.
        و چه سعادتمندم من که امروز توفیق دیدنِ چهره ی حقیقی شما را یافتم :
        " مانای سراسر فهم با وجدانی بیدار و دلی به پاکی شبنمِ صبحگاهی "
        و البته اهلِ اغراق نسبت به این خواهرِ حقیرِ خویش که خودبیش از هر کس به خردی
        و ناچیزی اش معترف است .
        تنها سرمایه ای که خدا به من بخشیده و حاضر نیستم با دنیایی عوضش کنم دلی است
        لبریز عشق به انسانیت و تمامی انسانها که مجموعه ای از بهترین آنها در سایت شعر ناب جمع شده اند و بنده از سال ۹۲ که به این سایت پیوسته ام تمامی اعضایش را چونان خانواده ی دوم خود دوست دارم و گرچه بعلت شدّتِ اشتغالاتم مدتهاست عمدتا بی نام
        و نشان درجمع این خانواده ی شعر و ادب حضور دارم ولی دورادور با شادی هریک شاد
        و از غم هریک غمگین می شوم .
        امید که همه ی ما اعضای خانواده ی شعر ناب هر روز گامی درجهت رشد و شکوفایی و
        تکامل روحی و معنوی برداریم و این مهم ممکن نخواهد بود جز در سایه ی عشق و
        مهرورزی به هم و همه ی انسانها فارغ از هر نژاد و ملیت و قوم و دین و مذهب.

        درودی مجدد بر شما جناب مانای ارجمند خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۵۱

        ضمنا تشکّر فراوان از شما جناب مانا بخاطر حذف پیامهای تند و بسیار
        حرمت شکنانه ای که در حین عصبانیت خطاب به استاد لاهیجی ارسال
        نموده بودید. امید که استاد لاهیجی به دل نگرفته باشند.
        به فرمایش استاد استکی اختلاف سلیقه و تفاوت نگرش در حوزه شعر ‌و
        ادب و نقد این مقوله همچون سایر حوزه ها امری رایج و بدیهی است .
        ایکاش این اختلاف نظرها سبب سلب توفیق استفاده ازنقدهای سازنده و
        راهگشای استاد لاهیجی نگردد و همچنان از نقدهای سازنده و کارگشایِ
        ایشان در این سایت در آینده هم بهره مند باشیم خندانک خندانک خندانک
        طاها تحقیقی( یاحسین )
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۵۰
        سلام علیکم سروران گرامی، بنده همین الان وارد سایت شدم و نمیدونم بحث شما عزیزان در مورد چی بوده، فقط همینقدر که بعضی از پیام هارو خوندم، باید بگم، اولا این شعر کلاسیک نبوده که بعضی از دوستان فرموده بودند مشکل وزنی داشته!، این شعر تصنیف هست و همراه با موسیقی خونده میشه، نمیدونم چی شده که صوتش بارگزاری نشده احتمالا حجمش بالا بوده واسه همین اهنگش قرار داده نشده رو صفحه و دچار سوء تفاهم شده! و دوم اینکه دیدم بعضی عزیزان فرمودن واژه هایی به کار رفته شده که در شأن اهل بیت نیست!، از همون عزیزان خواهشمندم تا واژگانی رو که تصور میکنند سبک هست رو برای حقیر بگن تا جوابشون رو با روایت اهل بیت علیهم السلام بدم! سوما خیلی ساده همیشه به موضوع نباید نگاه کرد، شعر کلاسیک با شعر تصنیف زمین تا اسمون فرق داره و قوانین خودشو داره!، این شعر رو بزرگترین مجمع تصنیف کشور نقد کرده و در کانالشون گذاشته شده یعنی نه مشکل وزنی داشته و نه سبکی و نه هرچیز دیگه ای، اگه کار کلاسیک بود بنده حرفی نمیزدم و جسارت نمیکردم اما چون سر رشته ای در کاره تصنیف دارم جایز ندیدم حرفی نزنم

        ممنون از توجه و نقد همه دوستان بابت شعر حقیر🙏⁦♥️⁩
        طاها تحقیقی( یاحسین )
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۵۱
        اگه کسی میدونه که چه طور میشه این شعر رو پاک کرد از صفحه تا دوباره همراه اهنگش بذارم ممنون میشم راهنمایی کنن🙏
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۰۳
        سلام ... احساس میکنم به سجل از من کوچکتر باشی پس طاها جان صدایت میکنم
        طاها جان عزیز ، شعرت را پاک نکن بلکه برو میز کاری و گزینه ی لیست اشعار را پیدا کن . در آنجا سمت راست جدول تصویر یک مداد هست که علامت ویرایش شعره . همونو بزن و شعرت را ویرایش کن ، و کارهایی که میخواهی میتوانی اعمال کنی


        ارسال پاسخ
        طاها تحقیقی( یاحسین )
        طاها تحقیقی( یاحسین )
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۳۴
        سلام علیکم ممنونم⁦♥️⁩
        محمد قنبرپور(مازیار)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۱۸
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3