سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حریص

        شعری از

        پژمان بدری

        از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۹ ۱۱:۳۳ شماره ثبت ۹۴۰۴۲
          بازدید : ۱۲۷۴   |    نظرات : ۸۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان بدری

        چمدانش را می بست
        آبرو از رفتن اِبایی نداشت

        زن
        دیگر گوشواره ای برای
        فروش ندارد،،
        اجاره ای حریص
        دستبند دختر را
        غنیمت گرفته است

        قبوض پرداخت نشده
        از زیر و لای در
        به خانه خیره
        مَرد شُرشُر
        با حقوقِ شرمگین اش
        گریه می کرد

        ولی ما خانواده ی
        قانع و مقتصدی هستیم
        فقط غصه می خوریم...!

         

        حریص

        پژمان بدری

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۵۲
        درود پژمان عزیز
        بسیار بجا و زیبا بود
        هنرمندانه و آگاهی بخش
        مبین مشکلات جامعه
        قلمت جاودانه خواهد شد
        موفق باشید خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۳۳
        سلام پدر جان
        بالاخره یکی هرچند دست و پا شکسته باید مبین مشکلات جامعه باشه تو جامعه ای که آدمها به سایه ی خودشون خیانت میکنند
        مخلصات که باز اومدید خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۳۴
        خندانک اللهم ربّ السموات السَبع و ربّ العَرش العَظيم اقضِ عَنّا الدَين وَ اَغنِنا مِن الفَقر یاغَنیّ الحَمید یاالله

        اللهم یا رازِقَ الْمُقِلّينَ وَ يا راحِمَ الْمَساكينَ وَ يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ وَ يا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتينَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِه الطَیّبینَ الطاهرین وَ ارْزُقْنا وَ عافِنا وَ اكْفِنا ما اَهَمَّنا یا ذوالجودِ وَ الاِحسان یا ذوالعَفو و الاِمتِنان.

        اللهم ارزقنا مِن فَضلِک الواسع الطیّب رزقاً واسعاً حَلالاً طَیّباً . اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقنا فِی السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ اِنْ کانَ فِی الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرِّبْهُ وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیَسِّرْهُ وُ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لَنا فیهِ وَ أرْسِلْهُ عَلی اَیْدنا خِیارِ خَلْقِکَ وَ لا تُحْوِجْنا اِلی شِرارِ خَلْقک. اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَِیْءٍ قَدیرٌ. یا حَیُّ یا قَیُّومُ ، یا واحِدُ یا مَجیدُ ، یا بَرُّ یا رَحیمُ یا غَنیُّ یاحَمید ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ تَمِّمْ عَلَیْنا نِعْمَتَکَ و هَب لَنا رَحمَتِک وَ هَنِّئْنا کرامَتَکَ وَ اَلْبسْنا عافیَتَکَ و اجعلنا مِن الشّاکرین عَلی کُلِّ حال یاالله یاعَزیزالرَّحیم یارب آمین خندانک


        سلام و درود

        طنزرئالِ قشنگی بود مزیّن به صنعت ادبیِ تشخیص و جاندارنماییِ اشیاء مثلاً قبضِ برق و گاز ... و جملات تعریض بالکنایه ای مثل غصه خوردن با اسرافِ قناعت
        و محتوای هنرپروری از حال و هوای خانه های ایرانی معاصر .
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۳۵
        سلام بانو کوهواره
        سپاس از نکته سنجی شما از بابت بازگو کردن آرایه های ادبی...
        به قول حافظ
        گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست

        آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد

        خاکسارم خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۶
        سلام مجدد
        نوشتید (خاکسار) البته بزرگوارید ناخودآگاه یاد شاعری زیباسخن و شادروان از تبار ابهرِ زنجان افتادم بانام و تخلص (خاکسار ابهری/ کهنه خرابات ) که اتفاقاً ایشان یک شعر مشهور باعنوان (فقر ) دارند که اینجا می نویسم اعضای محترم سایت با شاعر و شعرش آشنایی مختصری بیابند:


        عنوان شعر: فقر
        شاعر : غلامعلی خاکسار ابهری

        در زمان ما دگر زان باده های ناب نیست

        گر شرابی هم بدست آید به غیر از آب نیست

        استکانی از پلاستیک است جای جامِ می

        نقش مینا هم چو رویا جز خیال و خواب نیست

        مطربان محفل ما ضبط صوت است و نوار

        شاهدان بزم ما جز چند تن ناباب نیست

        مهر ورزان هم فراوانند لیکن در حجاب

        ماه رویان را صفای جلوه ی مهتاب نیست

        شادمان در ظاهر اند این پیرهای نوجوان

        شاب شیخ آسا فراوان است شیخ شاب نیست

        لیلی و مجنون نه عذار وامقِ دیوانه خوی

        هست در هر جا ولی در مسجد و محراب نیست

        در کجایند ابن سینا و ابوریحان ما

        نامی از آموزگارِ ثانی ِ فاراب نیست

        خاکسارا ابهرِ ما گلشنِ دیرینه است

        کو مشامی کز گلاب شعرِ تو سیراب نیست

        کهنه خرابات:خاکسار ابهری

        از خاكسار ابهري كتاب‌هاي زيادي به زبان‌هاي فارسي و تركي به چاپ رسيده است. نخستين اثر او به نام «شوره‌زار» در سال ۱۳۳۷ چاپ شد. در همين سال بود كه همكاري خود را با روزنامه «توفيق» در عرصه طنز انتقادي آغاز كرد. در سال ۱۳۳۸ « قبول، تجديد، رّد‌» و «‌هي هي‌ها» و در سال ۱۳۳۹ كتاب «زنجير» و بعد از آن تا سال ۱۳۴۶ آثار ديگري از قبيل «فكاهي‌ها‌» ، «‌آخرين بازي‌» ، «‌مجموعه اشعاري به زبان محلّي‌» و «‌خاك برسرعشق» را به دست چاپ سپرد.
        در سال ۱۳۵۲ اثر ديگر خود به نام «ملاظفر» را به چاپ رساند. او همچنين چندين سال در وزارت فرهنگ آن زمان به شغل معلمي اشتغال داشت. وي در سال ۱۳۷۲ مجموعه اشعاري به نام «كهنه خرابات» را چاپ و منتشر كرد. كهنه خرابات آخرين اثر اوست كه در سال 1372 به چاپ رسيد. از جمله اشعار اوست:

        آن يار كه نامش به سر آغاز كلام است
        مهري است كه در پرده ی شب بدرِ تمام است

        هر چند كه در حد سخن نيست جمالش
        آن قدر توان گفت كه زيبايي تام است

        گه جلوه كند در شفق و گه به گل سرخ
        گه همچو شرابي است كه لبريز ز جام است

        خاکسار ابهری با الهام از حیدر بابایه سلام شهریارمنظومه ی ترکی ابهر چایو را با این مطلع سروده است:

        ايلدريملر شيپور لارين چالاندا
        مُلا داغو گُئوي عباسن سالاندا
        سيل قئوزانوب تخته كورپون آلاندا
        ابهر چايو نوبهارن‌وار اولسون خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۲۸
        سلامی دوباره بر کوهواره ترین
        من این شاعر گرانقدر و نمیشناختم ممنونم که لایق دونستید که در این صفحه ایشونو به ما معرفی کنید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک .بسیار عالی .لذت بردیم .موفق باشید.
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۲۶
        سلام بر خوشرو ترین
        مچکراتم
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۹ ۲۲:۴۵

        تلخ ۔قصه ی زندگی این روزها
        همین حوالی ...

        ولی ما خانواده ی
        قانع و مقتصدی هستیم
        فقط غصه می خوریم ...!

        درود آقای بدری خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۱۳
        🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۳۵
        سلام بانو طبیعت مسلک
        دیگه اقتصاد به جایی رسیده که جای گوشت و مرغ باید غصه بخوریم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۱:۵۱
        سلام پژمان کجایی نیسنتی
        شاعر این شعرم انگار خودت نیستی
        واقعا اگه تویی پس پژمان نیستی
        شعرت اجتماعی دردناکی بود اما قوت قلم پژمان خیلی بیشتر از این بود
        چیزی شده؟؟؟
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۱۳
        🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۲
        از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست
        گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست
        سلام بر مازیار الدوله
        رفیق این به کار قدیمیِ که نواقص شو رفع کردم حشویاتشو زدم با آگاهی شعری که تا به امروز بدست اوردم چون باحال امروز میخوند منتشرش کردم
        تا کمی هم این قلم و در وادی مینمیال نویسی چرخونده باشیم
        اگه زیاد به طبع ات نبود و انتظارت و برآورده نکرد پوزش این کوچکترین و ببخش
        خاکسارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        بهروز ابراهیمیان
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۳:۲۲
        درودبرشاعرگرانمهرزیباسرودیدقلمتان همچنان توانا خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۱۳
        🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳
        سلام جناب ابراهیمیان
        سپاس از حضور ارجمند شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۴:۲۶
        خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۱۳
        🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳
        سلام و گل برای کل ترین خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۱۲
        درود جناب بدری

        مثل همیشه تصویر سازی شعر به قدری قوی بود که انگار زمان خوانش شعر ذهنم چشماشو بست و تمام داستانو تصور کرد
        و نکته ی دیگه ای که نظر منو جلب کرد شعاری نبودن شعرتون بود و تضاد اسم شعر با پایان بندی که یک طعنه بود هم برام خیلی جالب بود

        و در آخر امیدوارم که
         زن ها همیشه گوشواره به گوش داشته باشند
        اجاره ها به دستبند دخترها دست برد نزنند
        هیچ قبضی چشم انتظار پرداخت نباشه..
        مردها شرشر اشک ذوق برای خوشبختی بریزند
        و خانوادها اصلا قانع نباشند و یک شکم سیر شادی بخورند...
        (آمین)
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۷
        سلام شیخ غزانی
        فتوا متوای جدید چی تو چنته دهری؟؟
        خندانک
        ممنونات از آرزوهای دلنشینت
        ماهم میگیم آمین

        اگر تو شعر بتونیم فضارو بسازیم تصویر هم باهاش خلق میشه
        زیرکانه هم به نکته ی اسم شعر اشاره کردی
        خرسندیم از بودنت خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۲۲
        سلام به حضور جنابتان
        خداقوت
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۷
        سلام بانو آهنگران سپاس از قدم رنجه فرمودنتان خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        رسول علی محمدی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۲۲
        سلام پژمان جان
        فریادتان را شنیدم و از این همه احساس و تعهد شاعرانگی اتان لذت بردم
        همه چیز را خوب می بینید و خوب هم بیان می کنید دغدغه مندی اتان ستودنی است
        دستمریزاد رفیق
        والمخلصین والمخلصات خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۹
        سلام بر حضرت رسول
        ستودنی دوستی توست رفیق
        ممنون که بودنت را دریغ نمیکنی
        خاکسارم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۱۶
        سلام شاعربزرگوار
        قلمتون سبز
        به مهارتی شاعرانتان
        هزاران درودباد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۹
        سلام جناب دزفولی سپاس از آمدنتان خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۵۹
        واقعیت تلخ زمانه خندانک
        سلام و آفرین بر طبع شما خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۵۰
        سلام بر حضرت مریم
        قربان قدمت
        چاکرات خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        هاشم   دانش مایه(دانش)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۳۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۳۸
        سلام جناب دانش
        خاک پاتیم خندانک
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۰
        درود و عرض ادب
        احسنت به کلام حق‌گو و طبع ِ زیباتان👌🌸

        سروده‌ای اجتماعی و دردمنشانه که هر سطر ِ آن، تلنگری خواهد بود که به خود بگیریم و بگیرند!

        البتّه با سه‌نقطه‌ای که در انتها گذاشتید
        ادامه آن بسی دردناک‌تر و متاثرکننده‌تر برایم جلوه کرد...

        باشد که با چنین سروده‌هایی، آگاهی اجتماع بالا رود و برای مشکلاتِ اپیدمی‌شده‌ی کشور ِ ثروتمند ِ ایران، داروی موثری تجویز شود و درد ِ زنده‌بودن جای خود را به حظّ ِ زندگی بدهد؛ چراکه هماره معضلات ِ مذکور و غیره ( که گفتنش هم سبب اطاله کلام و هم مکدر نمودن خاطرمان و خاطرتان خواهد شد)، اشرف مخلوقات را از تعالی و رشد ِ هدفمندش باز‌ می‌دارد و چه بسا فقر ِ طاقت فرسا او را ناگزیر از دائره‌ی انسانیت خارج کند و به تبع ِ آن نتایج ِ تلخ و جبران‌ناپذیرش(...)؛ مشکلات حادّتری را برای اجتماع و مجری قانون رقم زند...که متاسفانه و متاسفانه، در عصر کنون شاهد آن هستیم...

        عذر که دیر به دیر می‌آیم و تند تند می‌نویسم...
        سربلند و پیروز باشید در پناه ایزد منان خندانک خندانک خندانک
        با احترام
        امید
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۱
        سلام بر امیدترین
        همیشه عطر حضورت تو مشام این صفحه مونده رفیق
        هروقت باشی و نور چشم مارو افزون میکنی
        چه بگم که این غصه ها قصه دارند
        ممنون از آرزوهای روشن دلت مثل خودت خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۵۷
        چقدر زیبا بود

        و اسم شعر
        با مسما

        و اینها هم
        انتظار هم میرود
        از پژمان عزیز خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۲
        سلام بر بیدل ترین
        چه چیزی از بودنت با مسماتر
        خاکسارم خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        آرزو نامداری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۲۲:۵۷
        سلام
        بسیار زیبا بود پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳
        سلام بر نامدارترین آرزو
        بودنت باعث خرسندیست خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        فاطمه معینی فرد (معین)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۲۰
        فوق العاده بود.
        درود بر شما خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۴
        سلام بر معین ترین
        فوق العاده حضور گرمی بخش توست خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۴۹

        سلام

        و سپاس خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۵
        سلام استاد عسکرزاده تاج سر
        به هرگونه حضورتان بانی شادکامی این کلتم دلگیر است خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۰۱:۰۲
        سلام و درود جناب بدری خوش سخن:
        به معنای واقعی کلام حظ کردم، سوز کلامت تا مغز استخوانم رفت. هوای شعرت مرا بدجوری گرفت استاد...
        حدیث دردمندی ملتی که برای به دست آوردن ابتدایی ترین حقوق شهروندیش باید بیش از توانش هزینه کند.
        واما نکته مثبتش برای بیسوادی چون حقیر اینکه:
        عجب تلنگری به من زدی که: چیه این همه با شعر سپید زاویه داری؟ چشماتو باز کن و شعر خوب رو هم ببین که چقدر ساده ولی پر مفهوم، روان، به روز، اجتماعی، پراز تشبیه و استعاره، مختصر و مفید به دور از تکلف. و رها از واژه هایی که معنیشونو باید یا توی لغت نامه دهخدا پیدا کنی یا توی گوگل.
        تصور بنده کمترین رو از شعر سپید و نو و نیمایی اصلاح کردی. سپید رو روسپید کردی دمت گرررررررم.
        و سخنی با نازنینان سپید و نو سرای شعر ناب: عزیزان سختش نکنیم دنبال خلق مفاهیم انتزاعی دور از دسترس نباشیم. فلسفه شعر نو راحت تر کردن شعره نه سخت تر کردنش.ببینیم و بیاندیشیم.
        در پایان ضمن تشکر چندباره از جناب بدری بزرگوار و سپاس از همه عزیزان که وقت گذاشتن پای خط خطی هایم. یه لایک ناقابل و این همه گل کاغذی ولی سرشار از احساس تقدیم به اندیشه ناب و سروده زیبای جناب بدری
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۵۶
        سلام بر سید آل نیکی ها
        درمان هر چه درد تویی رفیق
        اگر ناراحتت کردم عذرخواهم
        شما تاج سری و رهبر کلام ما
        استاد کسان دیگرند نه من دانش اموز و دانشجو
        بابت شعر سپید کوتاه عرض کنم
        آندره برتون از پیش گامان شعر سورئالیست فرانسه می گوید
        هرگاه تو عمل دلیل حادث یک اتفاق شوند مانند اتصال دو جریان مختلف سیم برق که بانی جرقه است تصویر ایجاد میشود
        آندره ان جرقه را تصویر میشمارد
        اما همین تصویر دو نوع است
        تصویر گفتاری یا همان سهل ممتنع مانند اشعار سعدی و اتفاقاتی که در این شعر افتاده است
        دوم تصویر تصویر گراست
        وقتی که دو عامل مخیل با آشنایی زدایی کنار هم تصویر بدیع خلق میکنند
        که این تکلف یا بهتر بگویم نیاز به کشف و شهود دارد
        تکلف نه از آن رو که با هر میزانی بسنجی اش هیچ اندیشه ای نیابی تکلف از آن رو تو را به لذت تفکر وادارد
        مخلصات خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        سیدحسن خزایی
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۳۶
        جناب بدری عزیز ممنونم از محبت و جواب کامل شما خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۰۱:۴۸
        پژمان جان
        من اصلا منظورم این نبود که خوشم نیومد
        اتفاقا دلم درد اومد از این واقعیتی که به تصویر کشیدی
        خیلی هم خوب بود خیلی هم زیبا نوشتی و خیلی همذات‌پنداری خوبی با جامعه داشتی
        یکم ساده تر از شعرای قبلیت بود من نگران خودت شدم گفتم شاید کسالتی چیزی باعث شده که ساده بنویسی
        و اینکه گفتی از شعرای قدیمیت هست جواب رو گرفتم
        بازم اگه کامنتم و منظورم رو درست انتقال ندادم ببخش
        دوستت دارم
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۵۸
        سلامی دوباره بر مازیار الممالک

        تاج سری و خاک پاتیم

        اگر شعری گفته میشود دلیلش برای بودن کنار رفیقانی چون خود توئه خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۰
        درود و عرض ادب خدمت شما جناب بدری ادیب و بزرگوار خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۲
        سلام بر پاییزه ترین مخلصین و مخلصات سپاس از لطفت... خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        درویش حسین ندری
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۰۲:۲۳
        عرض ادب گرامی

        زیبا سرودید احسنت

        لذت بردم

        قلمتان نویسا

        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳
        سلام و خاک پاتیم رفیق الدوله جان خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۳۵
        ولي ما خانواده قانعي هستيم!

        درود داداش پژمان گل
        هميشه سوژه هاي خوبي انتخاب ميكني
        اين سبك سپيدهاي روان كه مشكلات(مبين) خندانک
        صريح اشاره ميكنه را خيلي ميپسندم
        درووود بر تو برادر اگاه خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۲۲
        سلام بر دید برتر
        اعتراض و الممالک
        تقریبا داریم به یه غده ی سرطانی تبدیل میشیم تا کشور
        خاکم خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۲۲:۳۷



        درودتان شاعر ارجمند
        بسیار زیبا بود ، همواره مظلومیت نجیبانه ای در قلمتان نهفته است ، که درد جوامع انسانی را بازگو میکند ..
        بسیار زیبا بود و نه آن که از باب شیفتگیم به خلق ژرفنگر شاعر و یا محاسن ادبی و معنایی شعر چنین بنگارم،- چرا که این سرایشی برترست و در نگاهم شعر برتر ،سروده ایست که از دِماغ برگزیده و نهاد پرهیزگار بر می آید -
        تباعد فطری از مواضع نازل ، چون ریا و گستاخی و فرومایگی همیشه آبشخور زرین مورد توجهیست ..

        ماندگار قلم برادر گرامی

        خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۲۵
        سلام بانو بانو طالب زاده شاعره ی چیره دست
        شاعری که به پیرامونش بی تفاوت باشد رسالتش را به سرانجام نرسانده
        حالا حتی الامکان به مقدار تشخیص هم کافیست از دردهای اجتماع سخن بگوید...
        سپاس که این کلام را صادقانه پنداشتید خندانک خاکسارم خندانک
        ارسال پاسخ
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۰۷
        درود پژمان جان اجتماعی بسیار با ارزش و محترمی بود و دستمریزاد عرض میکنم...همیشه شعرات با ارزشه رفیق دمت گرم خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۱۳
        🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۳۷
        بهبه داش مجیدلو
        دادا فیتو خورده ی مرامتیم
        جای جای تن این اجتماع نقشی از این دردهاست خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6