چهارشنبه ۱۰ بهمن
بی قرار شعری از بهنود کیمیائی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۱۱ شماره ثبت ۹۳۳۵۱
بازدید : ۱۷۸ | نظرات : ۲۸
|
آخرین اشعار ناب بهنود کیمیائی
|
هیچکس درک نکرد گذشتنت را
لیک اندوه را من مزه کردم
جای آغوشت بر تنم خالی ماند
هستی ام زمستان شد دلم یخ زد
جسمم عاجز شد و روح دردمند
گل های باغچه یک به یک افسردن
شاخه دار و درختان تعظیم کردند
شادی و خنده با تو کنارم بودند
باران و قهوه با تو خاطره بود
قهوه تلخ با تو شکرین بود
این دم باران که میبارد
هر قطره اش تیریست بر قلبم
شر شر باران دردیست بر دردم
حتی رهایم کرد خوش اقبالی
بسته نگه میدارم درب اتاق کوچکمان را
حداقل عطرت رهایم نکند
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم بزرگوار شما همیشه لطف دارید | |
|
ممنونم بزرگوار لطف دارید تشکر | |
|
ممنونم بزرگوار تشکر از حضور گرمتان لطف دارید | |
|
ممنونم بزرگوار لطف دارید | |
|
ممنونم از حضور گرمتان تشکر | |
|
ممنونم بزرگوار لطف دارید | |
|
درود برشما ممنونم لطف دارید | |
|
ممنونم تشکر از حضور گرمتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود