چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
من عاشق تو هستم،ای آشنای دیرین
پاییز اخم- جامه ، ای معبر شکفتن
از گلچه های لبخند ،در چله ی سیاهی
منرا به گرمی خود،با بوسه ای بیاژن
ذبح کبوترانه، خونی که بر رف ماست
من چیره بر لبانت ،اندوه می نگارم
بر آهیانه ی شب ،رنگ عماری کیست
فریاد آفتابست در جان شعله سارم
ای از عشیره ی عشق ،در تیه بیقراران
خرگوش ابرناکی بر سینه ات خزیده
تنهاییت شکسته ، با اشک گرم درخیز
بر شانه ی امیدت ،صد کهکشان دمیده
در گیسوان معنی ،دست شرابناکیست
بر رکعت تمنا ، سیلان نبض شیرین
از نازش تبسم بر یال بکر یاقوت
یخها شکفته امشب، زیبا و حزن آذین
ای در کرشمه پنهان، بشکوه آریایی
ای جنگل منبت، ای کوه سیمسوده
ای ناوک صدایت ،الیاف رود سرکش
ای از ترانه برتر، ای هوش را ربوده
در باغ شب نهانی ،عریانی خموشی
بر دیرک خیالم ،با لخشه های واژون
پرهای سربی من در رقصخانه مانده
تا هاله ی حضورت ،تا سازهای پرهون
اندام شیشه لبریز از سنگی هوایت
لرزید با تو قلبم، در دام شد پرنده
الماس سرد پوشید، آغوش مهربانت
در سینه مان هزاران آتشفشان تپنده
دور از تو زخمخیزست ،آهوی زرنشانت
در غلظت کبود و گنگ درخت بادام
یلدای مان مبارک ، در شعرگاه پاییز
در عطر نرم لیمو ، در کفر سرد ایام..
.
.
.
خنیاگر زمستان ، برفنده می سراید
از شرزه گان غرب و از واشه ی کویری
از ببرهای البرز ، از سروهای مشرق
از سال های غمگین ، از آبی اثیری...
|