سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تو

        شعری از

        محمدصدوقی

        از دفتر مثلا شعر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۵۶ شماره ثبت ۹۳۱۵۲
          بازدید : ۳۲۰   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدصدوقی

        کــــــسی بر شیشه می کوبد شبیه قـــطره ی باران
        نگاهش چشمه ی شوق است ولبها پسته ی خندان
        میــــــان چشم های او به دنــــــبال تو مــی گـــردم
        گـــمان کردم خودت را در نگاهش کــــرده ای پنهان
        به چایم خیره می مانم کمی گیجم کمی هم مــنگ
        کــــه تو در بـــرگ برگ خاطراتم مـــی دهی جولان
        کــمی دلـشوره دارم مـــــثل روز اولــــین دیــدار
        نــمـــی دانــم که آذر بــــود یا ،یا آخـــر آبــــان
        دقــیقاً یــــاد دارم فــصل پاییــــزی پر از غم بود
        کــه تـو در گـوشه ی قـــلبم به آرامـی شدی مهمان
        به تو گفتم که "دوسَت دارم" و جاری شد این احساس
        و تو گفتی که این عشق است!!!عشق این درد بی درمان
        نـگاهم مـــوج در موج است و دل آشوب در آشوب
        بـــرای ایــنکه آرامـــش بگیرم می دهی فرمان؟
        کــنارت زیــر باران و نـــگاه شــــوق آلـــــــودم
        و تو یـوسف شـدی و باز گشتی جانـــب کنعان
        هنــوز انگشت را بر شیـشه مـی کوبد ،نــمی داند
        کـه از یـــاد تو در چـــشم و دلم بر پـــا شده توفان
        هـــــنوزم غــــــرق در رویـــای خویشم دیر جنبیدم
        و رفت آنــــکس که در چشمان او دیدم تو را پنهان

        #محمدصدوقی
        #م_مانی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۵۳
        درود بزرگوار
        غزلی ناب و زیبا بود
        جسارتا در مصرع هشتم احتملا ! آیا! صحیح است خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۰۱:۳۷
        سلام
        سپاسگزارم خندانک خندانک
        تاکید بر ترید هست
        تکرار (یا)
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۲۶
        با ارادت
        بسیار بامعنا.
        شورانگیز وزیباسرودی بود
        قلمتان نویسا
        هزاران درود
        ادیب فرهیخته بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۶
        سپاسگزارم جناب دزفولی خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۰۸:۳۸
        سلام جناب صدوقی شعر زیبای شما را خواندم
        باید بگویم خیلی خیلی زیبا بود
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۵۶
        سپاسگزارم بانو
        نظر لطف شماست خندانک
        ارسال پاسخ
        سهیل خواجوند مانی
        شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۳۹
        درود استاد
        زیبا سرودید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۳۲
        سپاسگزارم جناب خواجوندبزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5