چهارشنبه ۱۰ بهمن
تقدیر شعری از بهنود کیمیائی
از دفتر شعرناب نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۳۷ شماره ثبت ۹۳۰۶۵
بازدید : ۵۴۶ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب بهنود کیمیائی
|
از من شنیدی داستان های زیاد...
از خوشی و غم از سکوت و فریاد...
این بار چند لحظه ای بنشین کنار دلم...
حال و روزم را ببین که همسان گلم...
عاشق و دیوانه بودم سال های سال...
من لال بودم و او پر از قیل و قال...
نم نمک حال دلش از من سرد شد...
بهار عشقش پاییز و رنگ زرد شد...
من غریب و غریبه ها برایش آشنا...
راهی شد راهی که از من جدا...
من نمیدانم چه شد خدایا چه کرده ام...
عشقم بی نمک بود یا خطایی کرده ام...
التماسش کردم که کنار من بمان...
بی مهر بود گفت : نمیاورد دوام...
پرسیدمش مگر بی وفایی کرده ام...
خطایم چه بوده چه را رد کرده ام...
گفت برو دگر پی گیرم نباش...
دستت را بردار بیهودست تلاش...
من نمیدانم کز چه رنجیده بود...
گویی با مجنون دگر نان خورده بود...
من نمیدانم چرا تاوان فقط مال من است...
غم همیشه در کنار احوال من است...
این همه جان دادمش یادش نبود...
این چندسال کنارمن گویی آرام نبود...
من نمیدانم تعبییر این تقدیر چیست...
من نمیدانم تقصیرکار این داستان کیست...
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم بزرگوار لطف دارید تشکر از حضور گرمتان | |
|
ممنونم استاد گرامی درود برشما لطف دارید | |
|
درود برشما ممنونم بزرگوار تشکر از حضور گرمتان | |
|
ممنونم سرکار خانم آهنگران تشکر از حضورتان | |
|
ممنونم سرکار خانم کاسیانی تشکر از راهنماییتون سپاس از حضور گرمتان | |
|
ممنونم بزرگوار تشکر از حضور همیشه گرمتان | |
|
سلام و درود ممنونم بزرگوار تشکر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و غمگین بود
دستمریزاد