سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 17 اسفند 1403
    8 رمضان 1446
      Friday 7 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        جمعه ۱۷ اسفند

        جنوب

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹ ۰۸:۳۲ شماره ثبت ۹۲۹۰۴
          بازدید : ۱۷۲   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        جنوب
         
        اینجا ، شهر سِیله
        گاهی به انقلابی
        از فوج فوجِ  مردم  
        از زن و مرد ، سِیله
         
        گاهی به یک دفاعی
        سدی برای فوج فوج دشمن
        از خونِ تازه سِیله
         
        گاهی به ریزگردی
        طوفانِ گرد ، سِیله
         
        گاهی هم در زراعت
        از هرنوع نعمت
        تخمش ملخ خورده ،
        اینجا ملخ ، سِیله
         
        گاهی به آب و سِیلی
        از، بی عرضگی ها
        کمبودِ مسیل ها
        از بارشی بیشتر
        از نعمتی بیشتر
        خانه به زیرِ سِیله
         
        اینجا ، شهر سِیله
        جنوبِ سرافراز
        دائم به زیر سِیله
         
        اینهمه علم و ، اینهمه وسیله
        برای رفع سِیله
        خواستن توانستن است، " اینهم یک وسیله "
        فکرهای الکی نه ، فکرهای بکر و تازه
        ارزشِ جان یک تن، ازکل مبلغ آن، بیشترست ولله قسم
        بجای مُشتی شعار، انجام وظیفه باید ،
        یه فکری که اصیله
         
        اهالی خون گریند ، گویند :
        ثمرِ  عمرهامان ،
        یکریز به زیرِ سِیله
         
        ریزگرد چاره دارد
        یک راهش ریگ پاشی
        یکبار تا همیشه
        با رنگهای زیبا
        یک راهکار زیبا
        یک پیشنهاد زیبا زسوی ،
        پرویز کردوانی(بابای کویرها)
        تا مردمان نمیرند
        هجوم ریزگرد ،
        تخریبش مثل سِیله
         
        مسئول کوته بین
        که تا نوک دماغش ، بیشتر دید ندارد
        دیروز که سیل آمد
        لبخند میزد می گفت : ریزگرد مردم آزار ،
        فعلاً ، مشکلش رفت
        این هم به لطف سِیله
         
        یک فکربکرباید
        برای اینهمه سیل
        تا که نمیرد از غرق
        تا نفَسی باشد ازبهر اینهمه شهر
        وگرنه فوج فوج جنازه، قربانیانِ سِیله
         
        رابینسون کروزوئه
        پرشده است اینجا
        هریک هم سرگردان، درخانه های همچنان جزیره
        شهرهای بی پناه و،
        شهرهای مظلوم و،
        شهرهای تنها و،
        شهرهایی محصور با آب ،
        چونان یک جزیره
         
        بهمن بیدقی 99/9/11
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۱۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و بجا بود
        در مشکلات خطه جنوب
        و بی توجهی مسئولین خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۳۴
        باسلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        شاد باشید . درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۵۳
        درود فراوان ادیب فرزانه جناب بیدقی عزیز وارجمند 🌷
        بسیار زیبا وهنرمندانه بتصویر کشیده اید 🌷
        دستمزیزاد 🌷
        درپناه حق 🌷
        ایام بکام 🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۳۴
        باسلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        شاد باشید . درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۰۷
        گاهی به آب و سِیلی
        از، بی عرضگی ها
        کمبودِ مسیل ها
        از بارشی بیشتر
        از نعمتی بیشتر
        خانه به زیرِ سِیله خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۳۵
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۶:۳۳
        سلام شاعرواستاد گرامی
        قوالعاده زیبا بود
        درپناه خدا
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۴۹
        باسلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        شاد باشید . درپناه حق
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۱۰
        بازهم عالی و زیبا خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۲۷
        باسلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        شاد باشید . درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۱۱
        درود بر شما استاد گرامی خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۳
        باسلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        شاد باشید . درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۴۷
        درود های بی نهایت نثار شما جناب بیدقی بزرگوار 🌹💫

        خیلی زیبا به مشکلات اشاره کردید

        یک فکربکرباید
        برای اینهمه سیل
        تا که نمیرد از غرق
        تا نفَسی باشد ازبهر اینهمه شهر
        وگرنه فوج فوج جنازه، قربانیانِ سِیله


        قلمتان ستودنی ست پر از حس انسان دوستی و هم دردی
        و هم فکری


        سایه تان مستدام باشد با شاعرانگی های بسیار 🌹💫🌹

        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۲۵
        باسلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        شاد باشید . درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        ت بارخدایا اا با تو سرافرازم و بی تو سرافکنده شدم اا وای بر این بندگیم مرگ بر این زندگیم اا مرده ی یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم اا بارخدایا کرمی از یم اخلاص نمی اا کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم اا سیل گنه برد مرا بحر بلا خورد مرا اا وای که من غرق در این سیل خروشنده شدم اا خاک قدوم ولی ام میثم دار علی ام اا با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم
        محمد حسنی

        ی ااا من از پروانه ی فروزان قریب شمع را دوست دارم من آن عشقانه ی سوزان نجیب شمع را دوست دارم اما آنکه پروانه کرده ام که بار ها می کوبم و باز پروانه می مانم نوش از گل های گلستان پسِ شعله ست
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        یک بار دیگر خنده کن بر دامن نجوای باران اا در انتهای خلوت دلمرده ی سرد زمستان اا با من بمان تا آخرین ویرانی بی رحم طوفان اا دکتر سید هادی محمدی
        محمد حسنی

        نیمه دوم گاز از سیب مان ااا اما این بار بیشتر گاز بزن ااا چون عشق و حوای منی
        ساسان نجفی(سراب)

        در ته باغ درختی است دور از نگاه هرز آدما اا سیب هایش همه بکرو ناب و شیرین

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        امارفا - آمارگیر رایگان سایت
        3
        در حال بارگذاری