چه خبر؟
روزگاری به خطا
از دنیای دیگران دفاعی کردید
از نتیجه ی آن دفاعهای اشتباه
چه خبر؟
روزگاری ز روی فتا
از گناهانِ نابخشودنیِ یک عده
چشم پوشی کردید
خطا کردید
از نتیجه ی آن بخشش های اشتباه
چه خبر؟
این چنین بود که قوم بی چشم و رو
دست یازید به آنچه نباید دست می یازید
مدتهاست که می بینم :
با روزگاری می سازید ،
که خود آنرا نمی سازید
اینهمه تلاش ، نتیجه اش بردن نیست ،
قطعاً می بازید
از این دست یازیدن ها
از این با زمانه ساختن ها
از اینهمه باختن ها
چه خبر؟
مدتهاست که خبرِخوشی در این قریه نیست
هدهدِ خوش خبر، به مرخصی اجباری رفته
مرغ عشق ، به مرخصی استعلاجی رفته
کبوتر، تبعید شده ، به مکانِ نامعلومی رفته
فقط مانده کلاغ
کلاغِ بد خبر، جانشین آنهاشده
اوست که بدونِ استحقاق ،
مدتهاست ، به مآموریتهای حساس رفته
راستی ، از طاووس چه خبر؟
حوالیِ شهید بهشتی هنوزهم کم وبیش، شلوغست
از کِی کاووس و تخت طاووس چه خبر؟
داشتم میگفتم ...
آری ... فقط مانده کلاغ
همان کلاغِ خبرچین ،
گرچه حالم بد شده ازاینهمه سخن چین
گرچه دلم تنگ شده برای قدیما ،
خبرهای نشریاتِ حروف چین
گرچه دل و دماغی نمانده
برای همه ، حتی سرتا به پای طلای گندمها و ،
خوشه چین
گرچه دلم تنگ شده ،
برای گرامافون و تصنیف زیبای خوشه چین
گرچه بر شاخه های این درختهای ریشه دوانده
میوه های خامی ست ،
به انضمامِ تعدادی میوه چین
ولی با اینهمه ،
حال ،
که فقط تویی خبرآور در این قریه ، ای کلاغِ پیر !
متأسفانه بجای آنهمه خبرسازِ عشق چین
ازمیان آنهمه کبوترانِ حلال خور و دانه چین
که فعلاً سنگ قلاب و، سر به نیست شده اند
با اینهمه وسعت و مسافتِ مأموریت ات ،
- از ایران گرفته تا چین -
کاچی بعض هیچی ست ،
لنگ کفش دربیابان نعمتی ست
تو بگو !
از آنسوی پرچین
ازآنسوی مرزها و دیوارها ،
چه خبر؟
بهمن بیدقی 99/8/26
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
دستمریزاد