شنبه ۳ آذر
جهان راز شعری از الهام پویان
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ ۰۴:۲۴ شماره ثبت ۹۲۳۴۴
بازدید : ۳۶۹ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب الهام پویان
|
خبر داری که داری،شعر مرا،میخوانی؟
جهانت را به گوشه نهادی
وبه دریای سخنم،فکر می رانی؟
ودراین لحظه ی انی،که جهانت برهانی
تا دگر لحظه که انرا بستانی،گذشته است زمانی...
ودراین زمان کوچک،جابجا شده جهانت،ازمکانی ب مکانی...
وتو در حال،جز به اندیشه ی یک بعد،ندانی،نتوانی!!
این اصل،اصل کل گراست!
عدم قطعیت جهان ماست!غالبیت خداست!
هر ماده یا فکر!دو خاصیت داره،
موجی یا ذره ای میل داری؟
به اختیار تو بستگی داره....
هر دو هست اما برای خدا،
در ذهن شما،یکیش ثبت واقعی داره
دست خدا بازه،ب تغییر گذشته هم یک راه جهان موازیی داره..
بدتر از همه! یک واقعیت محضی نیست!!
جهان ب ادراک تو بستگی داره!!
بعداز این قانون(ادراک تو واقعیت محض،میشود)من،دگر ب قانون جذب ،نخندیدم!
و هر انسانی که واقعیت جداست را ،ب رنگ فکر خودم یا ب رنگ گذشته ندیدم!
،علم پزشکی ما هنوز دید کل نگر کم دارد،
رفتار سلول،زیر میکروسکوپ،با محیط بدن من
یا دیگری ،فرق یکی تا دیگری دارد،
عشق ب آستانه ی حرکت که رسید،
موجب حرکت شد،
موجش در تکان دادن عالم هم اثر دارد...
عشق است ،کوه جابجا میکند وزغبار،
یک کوه بیشتر دارد،
ذرات وموج ها پیوسته در جریان
وذهن فقط از یکیش خبر دارد...
من هنوز یک تفاوت با مور اهرام مصر دارم،
موج عشق مرا ب خدا وصله تر،دارد،
همین پنجره ی درک که می رسد به نقص،
دیدن وشنیدن ورقص بیشتر دارد!!!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و شورانگیز بود
موثر و پر معنی
خداپسند
دستمریزاد