سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ایکاش

        شعری از

        سید علیرضا خوانساری(بیدل)

        از دفتر دیوان بیدل نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۱ ۱۷:۲۷ شماره ثبت ۹۱۸۸
          بازدید : ۶۷۱   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید علیرضا خوانساری(بیدل)
        آخرین اشعار ناب سید علیرضا خوانساری(بیدل)

        گل بود و نسیم و سحری بود
        شب بود و ایاز و سمری بود
        ---
        دل پر شده زاندوه فراقش
        ایکاش ز مولا ی عزیزم خبری بود
        ---
        دل بود همه خاطره ی گلرخ محبوب
        ایکاش ز یادش همه را یک ثمری بود
        ---
        خون گشته به دل کرده پراشوب
        ایکاش ز ان تاج سرم خوش حضری بود
        ---
        رفته ز بَر و مانده زاو خاطره بر دل
        اری به همه نقطه عالم گذری بود
        ---
        روییده به دلها همه از نقش و نگارش
        ایکاش ز لطف و کرمش ما نظری بود
        ---
        در پیله تنگ حلزون ما همه افتاد
        ایکاش که دل را گهر خوش صدفی بود
        ---
        دلخسته این یار و ملولم به جهانی
        ایکاش مرا یک گل و یک یاسمنی بود
        ---
        رنجور ز این حلقه ایام و گرفتار
        ایکاش مرا خانه به دشت و دمنی بود
        ---
        بلبل همه جا گشته غزلخوان وجودش
        افسوس نه مرغی و نه ما را گهری بود
        ---
        خمار به میخانه ی صحرایی خویش است
        ایکاش مرا باده هستی قدحی بود
        ----
        افسانه نگر طٌرفه هستی  !!!
        حسرت به دلم بو قمری بود
        ---
        انروز که باشیم همه وادی حسرت
        از بیدل گمنام شما را خبری بود
        ---
        نالایقم از دیدن ان گلرخ هستی
        باید که ز شمشیر ولی هم اثری بود
        ---
        مفتون شده  مجنون و تکیده تن و جانش
        وان روز ظهورش همه را خوش خبری بود
        --------------------------------------------------
        ---
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4