پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
در ایوان غربت نشسته ایم
چشم انداز سبز و غریبی را نظاره میکنیم
که آوازهای پرندگانش
ترجمان بی خیالی ناشناخته ایست
به نام آرامش
تنهاییم و بی کس
ولی حرف از آرامش میزنیم
سیلی غربت
گونۀ تنهایی ما را کبود کرده است
و ما حرف از آرامش می زنیم
گوشِ تنهایی ما
ایستگاه وزوزهای مبهم
وتن تنهایی ما
آماج نیش زنبورهای بی عسل شده
ولی حرف از آرامش می زنیم
چشمِ تنهایی ما
شاهدِ رقص غریبِ شاپرکهای نا آشنا
در مجلس بی شمعِ سرخوشی است
ولی حرف از آرامش می زنیم
آینده با کاردِ انتظار
پوست از سر حالِ ما میکند
بادِ زمان بی رحمانه می وزد
آتشِ گذشته هایمان
با هر بار شعله ور شدن
به خاکستر نزدیکتر می شود
ما دست بر دست می سائیم
و حرف از آرامش می زنیم
هر روز سربازان بیشتری
از لشگرِ سلولهای خاکستری
به مرخصی دائمی میروند
ما با قابِ آینه
به قهر می نشینیم
و به عکسهایی پناه می بریم
که دروغ می گویند
قامتِ جوانِ رعنای آمالمان
از تونلِ دراز آرزوهای جور واجور
گوژ پشتی فرتوت بیرون آمده است
ولی ما حرف از آرامش می زنیم
ای آرامش عزیز
تو چیستی؟ تو کیستی؟
چهره بنما تا بدانم
اکسیژنی یا منوکسید کربن
ما در تو غرق شده ایم
یا تو بر ما آوار شدی
رویت را نمی بینیم
و به شدت مشتاق دیداریم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود
شهادت باب الحوایج حضرت امام هادی علیه السلام و پدر اربابمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را تسلیت عرض مینمایم