سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

آرامش درغربت

شعری از

عنایت اله کرمی

از دفتر پینوپروک (دفتردوم) نوع شعر سپید

ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۱۹:۰۰ شماره ثبت ۹۱۵۰۴
  بازدید : ۳۵۴   |    نظرات : ۶

رنگ شــعــر
رنگ زمینه

در ایوان غربت نشسته ایم 
 چشم انداز سبز و غریبی را نظاره میکنیم
 که آوازهای پرندگانش 
ترجمان بی خیالی ناشناخته ایست 
به نام آرامش
 تنهاییم و بی کس 
ولی حرف از آرامش میزنیم 
سیلی غربت 
گونۀ تنهایی ما را کبود کرده است 
 و ما حرف از آرامش می زنیم

گوشِ تنهایی ما 
ایستگاه وزوزهای مبهم
وتن تنهایی ما 
آماج نیش زنبورهای بی عسل شده 
ولی حرف از آرامش می زنیم 

چشمِ تنهایی ما 
شاهدِ رقص غریبِ شاپرکهای نا آشنا
در مجلس بی شمعِ سرخوشی است
ولی حرف از آرامش می زنیم

آینده با کاردِ انتظار 
پوست از سر حالِ ما میکند 
 بادِ زمان بی رحمانه می وزد 
آتشِ گذشته هایمان  
 با هر بار شعله ور شدن 
 به خاکستر نزدیکتر می شود
ما دست بر دست می سائیم 
و حرف از آرامش می زنیم

هر روز سربازان بیشتری 
از لشگرِ سلولهای خاکستری 
به مرخصی دائمی میروند
ما با قابِ آینه
 به قهر می نشینیم 
و به عکسهایی پناه می بریم 
که دروغ می گویند 
قامتِ جوانِ رعنای آمالمان 
از تونلِ دراز آرزوهای جور واجور
گوژ پشتی فرتوت بیرون آمده است 
ولی ما حرف از آرامش می زنیم

ای آرامش عزیز
تو چیستی؟  تو کیستی؟
چهره بنما تا بدانم 
 اکسیژنی یا منوکسید کربن
 ما در تو غرق شده ایم 
یا تو بر ما  آوار شدی 
رویت را نمی بینیم  
و به شدت مشتاق دیداریم
۱
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
عباسعلی استکی(چشمه)
يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۳۹
درود استاد عزیز
بسیار زیبا و جالب بود
شهادت باب الحوایج حضرت امام هادی علیه السلام و پدر اربابمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را تسلیت عرض مینمایم خندانک خندانک خندانک
سحر غزانی
يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۰۵
در هوای کربن مونوکسید
 با تنفس زندگی
خاموش میمیریم
جغدها چکاوک درونم که هرصبح
چامه ای از امید میسرود را
افسرده کردند
در چشمهایمان زمستان سرد
جوانه میزد
و بهار را نرسیده زیر پای سرما
سر میبرید
و این است روزگاری که
از خوشی برایمان دم میزدند

درود جناب کرمی زیبا و جالب بود
و واقعا همه مشتاق دیدارش هستیم
خندانک




قانع تهرانی
يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۵۷
درود
لطیف وغمگین
به امید روزهای روشنتر
خندانک خندانک خندانک
سعید صادقی (بینا)
يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۵۱
ولی حرف از آرامش میزنیم

ای آرامش عزیز
تو چیستی؟ تو کیستی؟
چهره بنما تا بدانم
اکسیژنی یا منوکسید کربن
ما در تو غرق شده ایم
یا تو بر ما آوار شدی
رویت را نمی بینیم
و به شدت مشتاق دیداریم

درودها پیش از عرض ادب جناب کرمی عزیز
شعر بسیار زیبایی بود ان شاء الله دور از نا آرامی
به آرامش مد نظر دست بیابید خندانک خندانک
طوبی آهنگران
دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۲۶
سلام خدمت جناب کرمی بزرگوار شعر شما زیباست آرامش هم انشا الله در دست آرامی ما است
کیمیا طولابی
سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۵۶
بسیارزیبا خندانک
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

موسای من تو به دنبال کدامین خضری اااا گوشه ی چشم تو ابریست پر از آب حیات

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1