سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        درویش

        شعری از

        علیرضا مسافر

        از دفتر کاکتوس نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۲۳ شماره ثبت ۹۰۹۳۸
          بازدید : ۴۰۲   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا مسافر
        آخرین اشعار ناب علیرضا مسافر

        من از چشمی که بند سود باشد می پرم خود
        که با دلال خودبین آشنا ماندن محال است
        از آن تپه که وهم قله بودن به سرش داشت
        سقوط و لغزش و یک ذره افتادن محال است !
        نمک ، از دُرّ و الماس و طلا شاید گران تر
        و الا پس چرا من طعمِ دستم بی دوام است
        عجب ، از این دلِ لجباز که آخر نفهمید
        فراموشی سرشت مردمان بی مرام است
        چه بهتر سوختن در کینه ی خورشیدِ سوزان
        که  سایه بانِ منَّت دار هم ماندن ندارد
        رفاقت لاف مستِ تنگنا مانده به غم نیست
        کتاب خالی از فرجام که خواندن ندارد !
        من از چشمان بدبینِ پر از شک می پرم خود
        کلیدِ عشق در گنجینه ی دریا دلان است
        و عمقِ رنج درویش از سکوتش می شود فاش
        برای محکمه هم بهترین قاضی زمان است
        درون استکان دریا نمی گنجد اگر چه
        به جایش آسمان بر خار و گل باهم ببارد
        نه پیران ، که بزرگی در بزرگان جای دارد
        شبیه سالکی که از سماعش غم ببارد
        درخت از پیلگی همراه تنهاییِ یک کرم
        و این پرواز پروانه ست که بر ریشه سخت است
        رها کردن شبیه جان سپردن درد دارد
        ولی پرواز کردن دون شأن یک درخت است
        من اکنون خسته ام از گوسفندان و فراری
        ولی دالانِ چشمم خوابگاهِ بچه گرگی ست
        نه اهل ناله کردن یا نه اینکه لال باشم
        سکوت این زبان سرخ از روی بزرگی ست
        #علیرضا_مسافر
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۵۷
        اولين نفر به شعر رسيدم
        و لاااايك شد
        احسنت قلمتان سبز
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۲۸

        سلام شاعز گرامی
        همیشه توانا باشد
        لذت بردم
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4