جمعه ۷ دی
پنجرهی شرقی شعری از سعید فلاحی
از دفتر سپید و سیاه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۰۲:۲۱ شماره ثبت ۹۰۶۳۴
بازدید : ۲۴۹ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب سعید فلاحی
|
تو،،،
به "دوستت دارمی" گرفتار آمده ای
از جنس نَمُور
که لب های کبودِ مردی مسلول
در پستوئی آفتاب ندیده
بر جانت حواله کرده ست.
شاید
به باورت سخت ست
که با همه دوری وُ،
قِدمَتِ درد
دوستت دارم!
من،،،
در سکوتی "لاجوردی کبود"
به یک تنهایی ضخیم
از غربت گرفتارم!
باور کن هرگز
به خمیازه کسل کننده ی روزهای هفته
اعتنا ندارم
و هر روز مصرانه
مشتاق دیدارت هستم
کاش توان گفتن بود
و میگفتی چگونه است
که دلِ نازدانه یْ تو
سمت و سویم را
مثل یک مادیان می دَوَد؟
تو اما،،،
دل به قاطری لنگ سپرده ای
که هر لحظه
دارد به مسلخ نزدیک می شود
کاش باورت شود
اندوه من،
-- اندوهِ هزار سالهٔ من؛
هنوز قامتی راست دارد.
وَ
امیدم؛
پنجره ای ست در
راستای دیدارِ
مشرقی ی تو!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و ادب ممنونم | |
|
درود و ادب قاطر در اینجا نماد نرسیدن و دلخوش کردن به هدفی ناممکن است پیروز باشید | |
|
درودتان استاد انصاری سلامتی و سعادت شما را خواستارم | |
|
درود بیکران استاد انصاری دزفولی دست بوس شماییم | |
|
درود بانوی فرهیخته ممنون از لطف شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
موثر و پر معنی
دستمریزاد