سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        اشعار دفتر شعرِ سپید و سیاه شاعر سعید فلاحی

        سعید فلاحی

        یادِ تو،،، دردی‌ست مچاله! میان قفسه ی سینه‌ام آغشته با یک تنهایی‌ی بی‌پایان!
        ۱۷۱ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        خیالاتِ تو،،، به ارتفاعی قد کشیده‌اند که، روزی چند بار به ملاقاتم می آیی.
        ۱۶۵ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        می‌دانم --خوب می دانم... ردیفی پاییز؛ از سر دلتنگی‌هایم  دست بر نمی‌دارد.
        ۳۱۱ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        وقتی که نیستی یک چیز دنیا کم است... مثلِ یک خنده، یک بهار یا؛ -- شهریور... به گمانم،
        ۳۱۲ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        تو،،، به "دوستت دارمی" گرفتار آمده ای از جنس نَمُور که لب های کبودِ مردی مسلول در پستوئی آفتاب ن
        ۲۴۹ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        به یاد بیاور- مویه‌هایم را در؛ -- چهارشنبه‌ وَ پنجشنبه‌ای خاکستری پَرسه در خیابان‌های سرد با
        ۴۱۱ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        انجام دادیم،،، تمام بازی‌هایی را که بلد بودیم،...
        ۴۳۶ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        جغرافیای من --چشمان توست؛
        ۱۹۴ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        من،،، از معجزه سرشارم ابراهیمی در گلستانم از نیل می آیم با عصای موسا!
        ۳۷۶ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        ما،، برادران وطن؛ --ملتِ کوردیم!
        ۴۰۴ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        تو ،،، آب و هوا و ابرِ باران در من وَ روشنی‌ی خانه و کاشانه! ای خوب به من کمی بیندیش که سخت
        ۱۹۸ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        من،،، مثل یک پرنده پر می‌کشم مثل یک گلبوته به گل می‌نشینم...
        ۲۶۴ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        مرا ببخش اگر... از خانه‌ای که تو در آن نیستی! و از پنجره‌هایی که بسته اند، بیزارم!
        ۲۶۶ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        ...باید از تو نوشت. وقتی،،، بهار از تو شروع می‌‌شود...
        ۵۰۴ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        اگرچه، در تصویرِ توی قاب- لبخند می‌زنم اما، این شعر؛ اِلِمانی‌ست از دلتنگی‌هایم...
        ۱۴۹ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        من،،، نه به فکر زرادخانه های هسته ای‌م نه آب شدن یخچال های قطبی سوراخ شدن لایه ی ازن هم کار من ن
        ۱۹۰ بازدید     ۳ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        دوباره شاعرم کردی! ابر شدی، --باریدی،، جوشیدم وُ چشمه ی شعر غلیان کرد!
        ۱۶۵ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        با تناسخی بی‌نقاب --شاعرم آفریدی! مگر آئینه‌ی خلقتم بودی؟ که ابر شدی وُ،
        ۲۹۶ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        به وعده‌گاه می‌روم حدودی که این روزها کوله‌ی اندوه زمین بگذارم، به مزارت می‌روم...
        ۳۶۴ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        آلزایمرم که بیدار می‌شود نمی‌دانم امروز، دیروز است! یا که دیروز، فردا!!!
        ۴۶۲ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        دوست داشتنِ تو! ریشه در کتاب‌های کهن دارد. پیامبر مهربانم! آیه‌های نبوتت را خوب می‌فهمم! همین که
        ۲۴۸ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        این روزها؛ گونه‌های یکسانم؛ زیر پای اشک‌هائی خشن، --لگدمال شده‌اند...
        ۵۶۸ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        در معبدِ من می‌میرند تمام بولهوسی‌های جهان! من راهبه‌ئی هستم که آخرین عبادتگاه ساخته شده‌ام ط
        ۲۲۷ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        دلتنگی؛ صخره‌ای ست سیاه و، بزرگ!
        ۴۱۱ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        خوبم؛ شبیه فانوس کنج انباری، که دل پری از لامپ‌ها دارد...
        ۲۹۲ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        با پای خودش رفت؛ و دست از پا دراز تر برگشت! -با تکّه هایی از، ترکشِ خمپاره...
        ۲۹۷ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        دوستت دارم و همین اصل،،، غمگین ترم می کند!
        ۱۷۲ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        این روزها که خودت نیستی به کنار مزارت می روم وُ گریه می‌کنم...
        ۲۳۵ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        من،،، نه به فکر زرادخانه های هسته ای‌م نه آب شدن یخچال های قطبی سوراخ شدن لایه ی ازن هم کار من ن
        ۴۵۳ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        خودم را تسکین می دهم که،،، از این سفر بر می‌گردی!
        ۳۶۲ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        داسی هولناک وُ گُنگ کابوسی شد که، به کمین گل رفت ...
        ۵۸۰ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        کارگر،،، شعر نمی خواند، کتاب هم!
        ۲۸۷ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        من،،، مترسکی هستم، در جالیزاری دور وُ، متروک!
        ۵۱۱ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        رفتنت،  بل فاجعه بود اتفاق که نه! مثل خشکسالی‌های ممتد
        ۴۱۱ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        یک شب دیر یک شب تیره و دور ناگهان، از پنجره اندوه تو را باد آورد!
        ۵۰۳ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        سعید فلاحی

        از احوالم می پُرسی؟ آه! --سوگوارم، سوگوار!
        ۴۱۱ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9