جمعه ۷ دی
راهبندان حنجره شعری از سعید فلاحی
از دفتر سپید و سیاه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۰۰ شماره ثبت ۸۹۶۱۲
بازدید : ۱۴۹ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب سعید فلاحی
|
اگرچه،
در تصویرِ توی قاب-
لبخند میزنم اما،
این شعر؛
اِلِمانیست از دلتنگیهایم
ادامهی حُزنی که پایان ندارد
تو،
تنها مضمونِ
عاشقانههای جهان هستی
با دلیل رجعتِ خیالاتم
به تو،
تو!
بهارهای هر سالهام فرق میکند
با این روزهای لعنتی...
طراوتی نمیبینم
در آب،
آفتاب،
خاک!
زندگی،
لای انگشتهایِ ظریفِ تو
نفس میکِشد
و پرندگان عاشق،
بر شانههای تو آواز میخوانند
این جا،
هیچ چیز از آن من نیست
کاش
دلتنگی زبان داشت
تا دوری ی تو را فریاد بزنم
کاش
شعر مرا میخواندی!
میدانی؟
شعرم
بغض قافیههایش،
راهبندانِ
گلوی من شده است!.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
لایک شد شعرتون👍🌹