جمعه ۷ دی
چرا عاشقت شدم؟! شعری از سعید فلاحی
از دفتر سپید و سیاه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۹ ۰۷:۳۵ شماره ثبت ۹۰۹۴۵
بازدید : ۱۶۶ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب سعید فلاحی
|
خیالاتِ تو،،،
به ارتفاعی قد کشیدهاند که،
روزی چند بار به ملاقاتم می آیی.
هر روز صبح
مادر پیرم،
--باد!
کوچهی خاکی ما را جارو میکند!
باران میگیرد تا،
شبها،
به من سر بزنی!
شاید این درد کهنه را
از گَودِ چشم هایم بشویی
قلبم،
شیشه ی شکننده ای شده است
اما،
دلتنگیهایم
و دلتنگیهایت،
شبیه تاخت و تازِ مغولها
به جانم حملهور میشوند!
و باز
تا صبح، ذهنم،
اشغال میشود،
زیر چکمههای نیامدن تو.
و سیگارهای گُر گرفتهام
فریاد بر میآورند:
-- چرا عاشقت شدهام...!؟
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مانند همیشه عالی سرودی بود
لذت بردم
هزاران درود برشما