یار کجاست؟

من در این خانه ام ، و بی خبرم یار کجاست ؟
دل او با دل من بود یکی،حالا جداست
من بدنبال فقط جرعه ای از ارامش ، هستم
اما راهش،راه من نیست و راه اوسواست
گله دارم و ندانم به که گویم که شود راه ما
راهی که گفته ست،که ان راه خداست
من نیازم به تو هست و نیازمندیم
ما به خدا که برکتش بی من ، بی همتاست
در دلت ذره ای خواستن صرف کن تا که تو را
به دلم که تو سفارش شده شی ،برسانم،که این کار خداست
غزل بود؟

درود بر شما
دل نوشته ی زیباست
هر چه بود حرف دل بود