سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        نماز

        شعری از

        رضا محمدی (شب افروز)

        از دفتر ناز نگاه نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۲ دی ۱۳۹۱ ۲۳:۱۴ شماره ثبت ۸۹۹۰
          بازدید : ۱۵۶۱   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا محمدی (شب افروز)

        نماز عینک چشم دل است

        مخصوصن در شب

        -----------------------

        خداوند خط پایان نماز است

        نماز ما تجلی نیاز است

        برای رفتن تا بی نهایت

        درونش بی نهایت امتیاز است

        ---------------

        مرا میخانه هنگام نماز است

        مرا پیمانه از جام نماز است

        اگر مستی کنم در هر دو دنیا

        فقط از شربت کام نماز است

        -------------------

        از نمازم به نیاز آمده ام

        در خریداری ناز آمده ام

        من و این خلوت شب ها و سحر

        گوئی از راه حجاز آمده ام

        ساقیم بوده خداوند اعظیم

        مست از آن منبع راز آمده ام

        شب فروزی هنر هر که نبود

        او بداند به چه ساز آمده ام

        خواهشی دارم و خواهنده شدم

        در پی حکم جواز آمده ام

        فاصله تا به خدا یک قدم است

        در قدمگاه نماز آمده ام

        -------------------------

        شب افروز 22/10/

        چند روز  پیش عزیزی به این شعر  من اعتراض کرد  که ای آقا به مقام نماز اهانت شده

        منم در جوابش این آثار  روسرودم  بله عزیزان ما هرچه داریم از برکت نماز ِ  و اونم نمازی که مارو بسازه

        منظور من نماز بی ولایت که خودتون خوب می دونید

        گر خدا خواهد شبی سجاده آتش میزنم

        تا نباشد تهمت کفر و ریا بر گردنم

        من همان رندم که با باده طهارت می کنم

        لکه از تهمت نمی افتد به روی دامنم

        در نماز بی ولایت من ندیدم عشق او

        لال باشم بهتر است تا اینکه باشد گفتنم

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4