يکشنبه ۲ دی
آه نجابت شعری از مهدیه میرزایی
از دفتر سپید نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۰۴:۱۵ شماره ثبت ۸۹۸۲۱
بازدید : ۵۱۸ | نظرات : ۲۴
|
آخرین اشعار ناب مهدیه میرزایی
|
رود را نگریستم
تا خودم را ببینم
سنگسار اش کرده بود
کودک بازیگوشی
و آه نجابت در آیینه ی ایمان مکدر شده بود
گفتند زندگی را در حوضچه ی خیال نریز
شنا کردن نمی داند
به ساقه سیمین احساس سوگند
نماز برده بودم بر عشق
که خوشه ی لبانم
تاکستان اندوه شد
و شراب در شریان هایم خشک شد
تا بگویند
زندگی بماند در نوبت بعدی
هنوز زنی در ساحل تمنا
بالا و پایین میپرد قلب اش
که دریا منجلاب مرداب است..
|
|
نقدها و نظرات
|
سحر عزیزم | |
|
سلام قشنگم تو شوق این سروده ای | |
|
دخترم ، ساقه ی ترد خیزران است
| |
|
سلام عسل جان و شوق چشمانت که لبریز از شکفتن هاست | |
|
سلام مانا جان تو خودت ترانه ای... جاری چون گیسوان رود... تو رسیدی به سر منزل طلوع... از زیبایی دامنه ها سرشاری... زنده باشی | |
|
سپاس از شما | |
|
گل خوشبو گلاله | |
|
مرا به خود آنچنان دچار کن که در خواب ترا زندگی کنم و در بیداری به یادت بمیرم | |
|
روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی... سلام گلاله جان ممنونم از دریایی بیکران وجودت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد
موفق باشید