چهارشنبه ۷ آذر
عشق بهتراست یا آبرو شعری از اکبرامرایی
از دفتر ستاره ی خاموش نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۲ شماره ثبت ۸۹۶۹۵
بازدید : ۳۷۶ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب اکبرامرایی
|
آنگاه که خورشید
در بالای کوه طلوع می کرد
برفی سرد بر زمین بودی
آنگاه که ماه
باستارگان پچ پچ می کرد
چشمی غمگین در زمین بودی
آنگاه که باران می بارید
دانه ی خشک درزمین بودی
اکنون که سرت سبزاست
چشمانت گرم
بی انصافی بزرگ است
انکار این همه عشق
انکارخورشید آنگاه که لای انگشتان کوچک ولاغرم
پوست زمخت تورا نوازش می کرد
انکار ماه آنگاه که گیسوانم دربادمی رقصیدند
انکارباران آنگاه که عشق میوه داده است
انکارمن
که هنوز هم قلبم نزد توست
دلم به دوستت دارمت خوش بود
نگفتی و...
می روم....
عاشقان بر دارآبرو داری می کنند
توبمان و آبروی خفه شده در دستانت
اکبرامرایی تابستان99
ای کاش بفهمیم عشق آبرو داری میکند نه بی آبرویی ای کاش در هرشرایطی عشقی بودصداقت هم می بود. به خصوص تقدیم به شهلاجاهد
|
|
نقدها و نظرات
|
درود سپاس از همراهی پرمهرتان | |
|
درود استاد عزیزم به امید خدا درکنار بزرگانی چون جنابعالی روز به روز همه ی دوستان بهتر و بهتر خواهند شد البته راه زیادی در پیش دارم البته باید علم و زبان فارسی را به خوبی زبان مادریم یاد بگیرم | |
|
درود بانوی فرهیخته از همراهی پرمهرتان سپاس گزارم | |
|
درودبانوفرهیخته سپاس ازهمراهیتان | |
|
درود استاد عزیز واقعا نوشته هات و بداهه های شما شخصیت دوست داشتنی شما رو نشان میدهد سپاس از مهربانی های شما | |
|
درود سپاس از همراهی پرمهرتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
تقدیمی بسیار زیبا و شورانگیز بود
مبارک صاحب اثر باشد