روز اول و ازل به یاد دارم که فرد بودم
دنده ی چپمو شکست و گفت که مجبورم
جلوم نشست با یه بوم و نقاشی و قلم
بعد کلی تفکر تو رو نقش زد زن
گفت: مکلمت رو به این قشنگی می پسندی؟
اگه شیطان اینجا بود این موجودو می پرستید
گفت: همینقدر میگم
من فقط به جنگ و شهوت و عطش و تکامل تو دلیل بخشیدم.
از اون روز هرجا رفتی اومدم
سمت راحتی و سختی
یا هستی و عدم
کدوم لحظه ی تاریخ بود که پات نجنگیدم؟
کدوم مهمونی تاریخی باهات نرقصیدم؟
وقتی اشباها سیبو خوردی تبعیدتو به جون خریدم و باهات راهی شدم زمین خودمون یه روز
گفتی کنارمی، باقی همه مزاحمن
از ابتدای شعرم یه دریا شدم تو ساحلم شدی
من یه مسافرم
روزی هزار مرتبه تنم به تنت می خوره و پر میشم
تقصیر منه
موجی ام
تو ببخشم
اگه زمخت و خشنم باید واسه ی تو بجنگم
اگه بهم بگی موافقم
تو فر معاملم با خورشید
که وقتی صبح پاشدی بارون شم
ببارم، تو آرومم کنی بگی چرا بودنت کنار من به دلم صابون زد
حتی بزرگترین مشکلات
جنگ بین شکم چرونا و گشنه ها
که اندازه ی سنگ ریزه های بدنت کشته داد
نمی ارزه به درد جزئی انگشت پات
تو از جنس کائناتی، ماه که هیچی
تویی قشنگ ترین جزء کهکشان راه شیری
زن!
یه سری تکون بده این آدما بلند شن
به احترام پرچم سفیدت بشن مرتب
تو به من نگو که دریایی و گناهت اینه که به من یاد ندادی توبه کردنو
تو به من نگو که جنگ و شهوتو بذارم کنار که با دیدنت عالمی مفسدن پهلوم
جنگل پشت سرت علم کرده جلوی سرما قد
منو خوب نگاهم کن من دریاتم
من اون موج وحشی ام که کل عمرو فریاد زد
جنایتو جنگ و غارتم نرفته از یادم
اگه نازی بودم حمله کردم لهستانتو گرفتمو خودتم کشتم ناز من
اگه جایی از این جهان عشق دیگری بودی و گرفتار تنم شدی قاصدک
بی انصافی نکن که شاید ایرانی بودم و لباس نو تنت می کردم و می گفتم لازمن
ولی الان شاعرم که یه خطم تویی، یه خط خودمم یه خونواده ی نقلی میشیم با سه خط
آسمون، زمین متحد شدن یه دست
لباس بزم تن کنی و باز برقصی
سینمو بدم جلو یا صدامو جذاب کنم
یا اینکه زانو بزنم مست و رام من شی
من تو زندانی که ساختم واست یه عمری زانو زدم
جلوت گفتم خون جهان تویی زالو منم
زالو منم که خواستم تو رو واسه زاد و ولد
یه روز میاد بکنم جاتو عوض
اون روز قبله تویی کسی آشنا نمیشه با جبهه و تیر
انفجار گیتی تویی تو باید جلوه کنی
من فراری از حقیقتم
حقیقتی که فریاد می زنه با تو مخالفه طبیعتم
تو بدون من ساحلی
به هم برسیم غرقی
هر موج من جلوی تو خم شد این یعنی تعظیم
من اونم که عالم و آدم از شمشیرش ترسید
ولی در مقابل ظرافتت شدم تسلیم - ببخشید
اگه با این همه ظرافت اسمت بود شبیه جنگ یه بخشی - ببخشید
اگه از بچگی آروم و ضصلح طلب بودی و شدی اسیر یه وحشی - ببخشید
اگه یه انگل سنتی گفت جنس تو باید به بچه ه ا بدن شیر - ببخشید
اگه این چند هزار سال سختی که کشیدی قابل حل بود با ببخشید - ببخشید
"مکلمت" به چه معنی است؟
دستمریزاد
ایام تسلیت
عزاداری ها قبول
التماس دعا