سلام
خیلی خوش آمدید
ممنونم ازحضورازشمندشماوتوجهتون به شعرم
درمورداستان آدم وحواوبیرون رفتنشون ازبهشت بلاخره چه سمبلیک باشه وچه واقعی این داستان نسل به نسل منتقل شده ومن نقیصه ای نمی بینم دراشاره کردن به این داستان اگراینجوری باشه تمام شعرهایی که اینگونه اند نقص دارند!یه اشاره ی تاریخیه وبلاخره هست
درموردبیت ماقبل آخرهم اگربه بیت قبلی اش توجه کنیدمی بینیدبی ربط نیست دربیت اول گفتم مابنده ی پول وشهوت وشهرت شدیم ومن فکرنمی کنم بی ارتباط باشند به هم بیتها باهم مرتبطند اتفاقا!
درموردفقروفحشاهم که من کنارهم نوشتم فقط ازجهت آوردنشون دربیت بوده وکسی نگفته حتماهرجافقرهست فحشاهم هست .....
ظلم وظالم هم که همیشه جمعندبله اما من فکرنمی کنم آوردنشون کنارهم زیادمشکلی داشته باشه مته به خشخاش اگه زیادنزاریم
چون ظالم فاعله وظلم هم فعل بدیه که انجام شده منظورمن ازآوردنشون بیشتربرای تاکیدوتوجه بیشتربوده اینجا
درموردعلامت تعجب هم که گفتیدبله موافقم اما این سهوی بوده ودرتایپش اشتباه شده وباید ویرایشش کنم...
بازم ممنونم از توجه شمابرادربزرگوارم
ومنوشرمنده ی مهربانیاشون کردند مثل همیشه
یکی ازانتقاداتی که چندتن ازبانوان عزیزدرجای دیگری برشعرمن واردکردند
این بودکه چرا شما گفتی که بی آبروشد نسل بی وجدان حوا
وحرفشونم این بودمگه مازنهافقط بی آبروییم وفک کردند منظورمن این بوده که زنها هوس بازند ومتاسفانه خوب نگرفتند منظورمصراع رو حالا شاید چون حوا درواقع ابتداوسوسه ی خوردن سیب رابه جان آدم انداخت برخی ازدوستان اینگونه برداشتی کردند وزبان به اعتراض گشودند. درصورتیکه
منظورمن دراین مصراع اصلا این نبود من گفته ام نسل حوا بی آبرو شد ،نسل حوا هم که فقط زن نیستند مردو زن ودرواقع تمام آدمها ازنسل حوایندودرواقع بچه های حوا وآدمند ومن همچین جسارتی به خانم های عزیزنکردم جدازاین هیچ کسی نیست دردنیا که بخوادادعای پاک بودن کنه چه زن وچه مرد ومن نوعی هم خودم یک انسانم وجایزالخطا برهیچ کس خرده نگرفتم فقط درددلی بودکه باخدای خودم کردم .....
واگرهمچین برداشتی میشه عذرخواهم ازهمه