کیست که از جور فلک بد ندید
یا که ازین چرخ ، وفایی شنید
دام فلک ، پای هر آنکس گرفت
تا به ابد ، زان نتواند رهید
وانکه دلی بست ، به امید وصل
از همه سو ، ناله هجران شنید
سوخت دل شمع و بدین روشنای
سینه پروانه به اتش درید
مهر برون شد ز سرای سپهر
مرغ وفا از همه دلها پرید
غرق شد انکس که درین قطره آب
در صدف دل گهری پرورید