يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر عباسعلی استکی(چشمه)
آخرین اشعار ناب عباسعلی استکی(چشمه)
|
بداهه دلنوشته ناقابل تقدیم به ؛ ابوعادل؛ عزیز فرمانده گردان کمترین در زمان جنگ تحمیلی
نام گردان مالک اشتر بود.
در میدان جنگ:
اسم او بود ابوعادل جان
پسر شیردل خوزستان
مالک اشتر دوران بود و
صف شکن در تب و تاب میدان
*******
پس از چهل سال: سراغ ایشان را در بیمارستان گرفتم
نفسش سنگین بود
می برید خیلی زود
بوی عطر شهدا
از کلامش پیدا
خاطراتش از جنگ
همچو گل های قشنگ
شرح مجنونی عاشق ها بود
مثل گلبرگ شقایق ها بود
********
وچه خوش خاطره هایی می گفت
آی گردان به خط
سوی عباس علمدار حسین(ع)
گرم و پر شور قدم بردارید
تانک ها نزدیکند
دشمنان خونخوارند
دشمن ایرانند
خصم بر ایمانند
تو بزن آر پی جی
و تو رگبار ببند بر سرشان
چندین بار
******
لحظه ای چند گذشت
تا به خاک افتادند
تانک ها منفجر و
آتش دود هوا را بگرفت
و از آنسوی میدان نبرد
پشت خاک ریز دشمن
توپ ها غریدند
عاشقی مجنون وار
گوله توپ به آغوش خودش مهمان کرد
تا نبینند کسان
خال کوبی های زیبایش را
***************
دوستان برای شفای کامل ابو عادل عزیز دعا کنید
|