دلم میخواهدت؛ مانندِ وقتی،
که نبضت در درونم پلک میزد!
تمامِ قطرههای حسّ دل را،
چو مروارید، روی سِلک میزد!
***
همان وقتی که احساست، دلم را،
به مرزِ شورشِ رویا رسانید!
جنونِ موجِ بیتابِ عطش را،
به ژرفای دلِ دریا رسانید!
***
به یادِ آن زمانهای پر از مهر،
بزن چشمک؛ ببینم باز هستی؟
برای عشقورزیهای ممتد،
هنوز آمادهی پرواز هستی؟
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)