دوشنبه ۳ دی
عشق شعری از عیدی خلیلی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ تير ۱۳۹۹ ۰۸:۴۳ شماره ثبت ۸۷۳۲۷
بازدید : ۷۲۳ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب عیدی خلیلی
|
عشق را دیدم در میخانه ای سم می فروخت
زهر خود را بر دل عشاق عالم می فروخت
جای خود را در دل بازاریان وا کرده بود
قلبها را میخرید و یار و همدم می فروخت
باغبان از ذلت طوفان که ویران کرده بود...
نرگس مستانه را، یک بوستان غم می فروخت
من ندیدم هیچ جنی را دغل بازی کند
لیک دیدم آدمی را داشت آدم می فروخت
سخت دلگیرم از این بازار پست روزگار
دلخوشی را میگرفت از ما و ماتم می فروخت
عیدیا! دیدی چه گندی زد به خود این کافه چی؟ چای مانده همره نسکافه در هم می فروخت
✍ #عیدی_خلیلی
🥀
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید